آدام سندلر باری دیگر به صحنه بازگشته تا با سبک مخصوص خود با مسائل مختلف شوخی کند.

«دیو بازنیک» (سندلر) تاجر خونسرد و آرامی است که پس از یک سلسله سوء تفاهم های غریب محکوم می شود که یک دوره ی روان درمانی «مهار کردن خشم» را بگذراند. دیری نگذشته که «دیو» خود را با «دکتر بادی رایدل» (نیکلسن)، روان درمان گری معروف رودررو می بیند...

در طی یک ماموریت تحقیقاتی در آن طرف منظومه شمسی، یک فضانورد متوجه می شود که ازدواج و وضعیت زندگی اش در زمین به خوبی پیش نمی رود. خوشبختانه او از کمک یک موجود مرموز باستانی که در فضاپیمای اون پیدا شده، بهره مند است.

یک قانون شکن که توسط بومیان آمریکایی بزرگ شده است متوجه می شود که پنج برادر ناتنی دارد. مردها با هم به ماموریتی می روند تا پدر سرکش و مرده خود را پیدا کنند.

زندانیان یک تیم فوتبال تشکیل می دهند تا با نگهبانان زندان مبارزه کنند.

سه عضو گروه به امید یک استراحت بزرگ به یک ایستگاه رادیویی می روند تا نوار دمو خود را پخش کنند و همه را با اسلحه های پلاستیکی گروگان می گیرند زمانی که رئیس D.J. از بازی آنها امتناع می کند.

یک پینه دوز که از زندگی روزمره خود بی حوصله است، به میراث جادویی برخورد می کند که به او اجازه می دهد به افراد دیگری تبدیل شود و دنیا را به گونه ای متفاوت ببیند.

یک زن و دخترش برای زندگی بهتر در آمریکا از مکزیک مهاجرت می‌کنند، جایی که برای خانواده‌ای شروع به کار می‌کنند که یک سرآشپز مشهور با همسری است که یک کلمه هم اسپانیایی نمی داند ولی اتفاقا این، مهم ترین مانع ارتباط بین آن دو نیست.

لئو مارمولکی است که چندین دهه از زندگی خود را در یک تراریوم (گلخانه شیشه ای کوچک) که در مدرسه ای در فلوریدا واقع شده، سپری کرده است. سرانجام لئو و دوست لاک پشت اش تصمیم می گیرند تراریوم را به قصد دنیای آزاد ترک کنند،ولی قبل از رفتن وظیفه حساسی دارد که باید آن را به سرانجام برساند...

دراکولا یک پناهگاه سطح بالا برای هیولا ها و موجودات عجیب و ترسناک، به دور از دنیای انسان ها ساخته است. اما ماجرا از جایی آغاز می شود که یک پسر راز این پناهگاه را کشف می کند، و عاشق دختر دراکولا می شود...

در حالی که در تعطیلات با خانواده اش است، کنت دراکولا ارتباط عاشقانه ای برقرار می کند.

"ماویس" نوه نیمه انسان نیمه هیولای دراکولا تصمیم دارد هتل را ترک کند, حال دراکولا و دوستانش سعی میکنند که هیولای درون او را بیابند و مانع رفتن او شوند.

هوبی دوبوا علیرغم ارادتش به زادگاهش سالم (و جشن هالووین آن)، چهره ای تمسخر آمیز برای کودکان و بزرگسالان است. اما امسال، چیزی در شب اتفاق می افتد، و این وظیفه هوبی است که هالووین را نجات دهد.

پس از اینکه دو پسر از سه پسر شیطان از جهنم فرار می‌کنند تا زمین را ویران کنند، شیطان باید پسر سوم خود، نیکی با اخلاق را بفرستد تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، آنها را بازگرداند.

یک پسر آبدارچی برای یک تیم فوتبال کالج متوجه می شود که توانایی تکلینگ منحصر به فردی دارد و عضوی از تیم می شود.