دیو لیزفسکی یک دانش آموز ساده دبیرستانی است که به کتاب‌های کمیک علاقه زیادی دارد. او یک روز تصمیم می گیرد یک ابرقهرمان شود، در حالی که نه قدرتی دارد، نه آموزشی دیده و حتی دلیل قانع کننده‌ای هم برای انجام این کار ندارد.

یک خانواده اهل حومه بهمراه سگ بزرگ و دوست داشتنی “گریت دین” به محله ای جدید نقل مکان می کنند. اما سگ بازیگوش هنوز نرسیده آشوب ایجاد می کند...

یک زوج شکارچی کم عقل که از روستای بدویشان اخراج شده اند، سفری حماسی را در جهان آغازینشان آغاز میکنند...

هیکاپ و بی دندون جزیره ای از اژدهایانی را که قبلاً دیده نشده بودند را کشف می کنند.

هیکاپ و دوستانش افسانه نهفته در پس کتاب اژدها ها را تعریف می کنند، همچنین اسرار آموزش خودی را در مورد اژدهایان جدید و هرگز دیده نشده فاش می کنند. در مجموع چهارده اژدها وجود دارد که هر کدام به هفت طبقه تقسیم شده اند...

در این انیمیشن قرار است بار دیگر شاهد ماجراجویی جدیدی از هیکاپ باشیم که به رویای خود برای ایجاد یک آرمانشهر برای بی‌دندان و تمام اژدهایان جهان دست یافته است. حال خطر دیگری خانه و روستای هیکاپ را تهدید می‌کند و حاکمیت او به عنوان رئیس آن مورد آزمایش قرار خواهد گرفت. هیکاپ و بی‌دندان برای نجات خود باید تصمیم سخت و غیر ممکنی را بگیرند.

هیکاپ و توثلس دوباره با هم متحد می شوند تا پیوند جدا ناشدنی میان واکینگ ها و اژدها ها را به انسان ها و اژدها ها یادآوری کنند.

داستان فیلم پنج سال پس از پایان ماجرای قسمت اول شروع می‌شود. هیکاپ حالا در سنین نوجوانی می باشد، بسیاری از وایکینگ‌ها با اژدهاها دوست شده‌اند و سوار آنها می‌شوند. در همین حین هیکاپ متوجه می‌شود که این دوستی و صلح دوام ندارد.

در شهری که هر کس برای خود، اژدهایی دارد، یک وایکینگ جوان به طور اتفاقی، با یک اژدهای کوچک و عجیب آشنا می‌شود. با اینکه این اژدها دارای قابلیتی متفاوت است اما بزرگترین چالش «هیکاپ» چگونگی کنترل و پرواز با او می‌باشد.

دو نماینده پرانرژی که ویژگی های اخلاقی مناسبی ندارند تصمیم می گیرند عضو یک اتحادیه شوند. در آنجا آنها یاد خواهند گرفت حتی اگر کسی را دوست نداشته باشند، باید رفتار مناسبی با او داشته باشند...

براندی کلارک دختر نوجوانی است که به دلیل نداشتن تجربه های بزرگسالانه پیش از رفتن به کالج تحت فشار روحی زیادی قرار دارد. از این رو تصمیم میگیرد لیستی شامل کارهایی که باید قبل از به کالج رفتن آنها انجام دهد را تنظیم کند اما...

بعد از اینکه برگن‌ها به روستای ترول‌ها حمله می‌کنند، پاپی شاد‌ترین ترولی که تابحال به دنیا آمده، به همراه دوستش عازم سفری می‌شوند تا دوستانشان را نجات دهند.

نوجوانی که نسبت به همسایه جدید خود شکاک می شود. ایا او یک خون اشام است ؟

«اِون» (مایکل سرا)، «ست» (جونا هیل) و «فوگل» سه نوجوان سال آخر دبیرستانی هستند که تنها چند هفته به پایان دوران تحصیلشان باقیمانده اما آنها تاکنون موفق نشده اند رابطه دوستی با دخترهای مدرسه خود برقرار کنند...

تنها تمرکز آنر ورود به دانشگاه هاروارد است.او که از انجام هیچ کاری ابا ندارد، نقشه‌ای طراحی می کند تا سه رقیب برتر خود را ازمیان بردارد.