به گاتهام خوش آمدید! جایی که تعداد جنایتکارانش از شهروندان خوب و معمولی اش بیشتر است. بروس وین جوان که اخیرا والدینش را به دلیل جرم و جنایت های خیابانی به طرز وحشتناکی از دست داده است، با خود سوگند یاد می کند که جنایتکاران شهر را به سزای اعمالشان برساند، مسیری که به مرور او را به قهرمان شنل پوشی سرد و خشن به نام "بتمن" تبدیل می کند...

این مجموعه ماجرای شش نوجوان را روایت میکند که پس از فرار چندین دایناسور از زیستگاه خود ، در ایسلا نوبلار گرفتار می شوند....

وقتی میلیاردر حوزه فناوری اسلیتر کینگ با فریدا که یک پیشخدمت است، در جشن جمع آوری کمک های خیریه خود ملاقات می کند، او را دعوت می کند تا به او و دوستانش در تعطیلات رویایی در جزیره خصوصی خود بپیوندد. اما علی‌رغم فضای فوق العاده، مردم زیبا، شامپاین‌های همیشه جاری و مهمانی‌های آخر شب...

یک بازیگر سالخورده که سالیان سال در اوج محبوبیت و شهرت بوده اکنون باید زندگی جدید خود را به عنوان مدرس بازیگری ادامه دهد.

والتر نوجوانی ۱۴ ساله است که برای تعطیلات تابستانی نزد دو عموی عجیب و غریب و بداخلاق خود در تگزاس فرستاده می شود. عموهای والتر، گارت و هاب به شیوه خاص خود زندگی می کنند. در خانه آنها تلفن و تلویزیون وجود ندارد و سرگرمی هایشان کاملاً خاص خود آنهاست...

زمانی که برای مصاحبه با یک گوشه نشین مرموز به کانادا سفر می کند، یک پادکست گستاخ و متکبر، بیشتر از آن چیزی که چانه زنی می کرد، به دست می آورد... که علاقه نسبتاً نگران کننده ای به ماهی های دریایی دارد.

جاش فوتورمن، که روزها سرایدار و شبها گیمر است، توسط گروهی استخدام می‌شود تا در زمان سفر کند و از انقراض بشریت جلوگیری کند.

انتقام جویان با یک دشمن خطرناک جدید کاملاً متفاوت از هر چیزی که قبلاً با آن روبرو شده بودند، روبرو می شوند.

پسر جوانی پس از اینکه معلمش به او فرصتی می‌دهد، تلاش می‌کند تا دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کند.

چارلی یک مرد بیست و چند ساله‌ی بی‌انگیزه می باشد که هنوز در خانه با مادر و ناپدری‌اش زندگی می‌کند و عاشق زن جوانی که در یک رابطه‌ی جدی با دوست‌پسرش است، می‌شود.

«مالکوم کرپو» (بروس ویلیس) روان شناس کودک، در شبی که در یک مراسم جایزه‌ای را دریافت کرده، یکی از بیماران سابقش که اکنون بسیار خشمگین است را ملاقات می کند. بعد از برخورد با او، مالکوم مداوای پسربچه‌ای بنام «کول» را قبول می کند که دقیقا همان علائم بیمار سابقش را دارد. این پسربچه روح مردگان را می بیند. مالکوم وقت زیادی را با بیمار جدیدش می گذراند، بطوری که این امر باعث ناراحتی همسرش می شود. از طرفی طاقت مادر کول از این مشکلات پسرش به سر آمده و اکنون مالکوم تنها امید کول است.

آری (جرمی پیون) تصمیم میگیرد از بازنشستگی خارج شود تا بتواند ریاست یک استودیو را برعهده بگیرد. وی قصد دارد تا به سراغ سوژه ای علمی تخیلی رفته و فیلمی در اینباره بسازد و برای کارگردانی نیز وینس (آدرین گرینر) را مد نظر دارد. آری که موفق شده اسپانسری تگزاسی به نام لارسن (بیلی باب تورنتون) برای سرمایه گذاری 100 میلیون دلاری بر روی فیلمش قانع کند، همه چیز را برای ساخت فیلم مهیا می بیند اما در خلال ساخت فیلم، اتفاقاتی رخ می دهد که…

یک بچه روبات ,که با تکنولوژی بسیار پیشرفته‌ای ساخته شده ، تمام تلاش خود را به کار می بندد تا به یک پسر واقعی تبدیل شود و دوباره عشق مادرش را که یک انسان واقعی ست، را بدست آورد.

هنگامی که یک غریبه مرموز از آینده با یک هشدار وحشتناک از راه می رسد، لئو مجبور می شود تا برخاسته و برادرانش راف، دانی و مایکی را در مبارزه ای برای نجات جهان از یک گونه بیگانه وحشتناک رهبری کند.