سرگذشت خانواده ای طی چندین دهه از گسترش غرب در قرن نوزدهم که شامل کشف طلا،جنگ داخلی و ساخت راه آهن می شود...

«تامی» پس از عفو مشروط، از زندان آزاد شده و نزد خانواده‌اش بازمی‌گردد. او متوجه می‌شود که اهالی آن منطقه مجبور به ترک زمین و خانه‌هایشان شده‌اند و خانواده‌ ش نیز برای یافتن کار و ادامه زندگی آماده‌ی سفر به کالیفرنیا می شوند.

«جیک بیرگارد» مردی میانسال است که زمانی معروف ترین هفتیرکش غرب بوده، حالا تصمیم دارد برای استراحت به اروپا برود. اما یک هفتیرکش جوان و بی کله معروف به «هیچکس» بدنبال جیک است تا قبل از بازنشسته شدن، او را در رویارویی با یک گروه خلافکار ۱۵۰ نفره که به «دسته وحشی ها» شهرت دارند، یاری کند...

داستانی حماسی درباره یک غریبه ی مرموز با ساز دهنی که برای حمایت از یک بیوه ی زیبای بدنام که جانش توسط یک قاتل بی رحم به خطر افتاده, به جمع نیروهای کمکی می پیوندد .

« بالستررو » ( فاندا ) ، معروف به « مانى » ، نوازنده‏ ى یكى از كلوب‏ هاى شبانه ، به دلیل شباهت زیادش با یك خلافكار به اشتباه دستگیر مى‏ شود...

بری تهیه كننده هالیوودی در تلاش تا فدورا را که یک بازیگر معروف بازنشسته است را استخدام کند ...

یک عضو هیئت منصفه با مجبور کردن همکارانش به تجدید نظر بر آرا خود، تلاش میکند از مفهوم عدالت سواستفاده نشود.

« وایات ارپ » ( فاندا ) كلانتر شهر تومستون مى‏ شود تا با كمك « داك هالیدى » دائم الخمر ( ماتیور ) ، انتقام مرگ برادرش را بگیرد . سرانجام كار « وایات » به دوئل با خانواده شرارت پیشه‏ ى « كلانتن » ( كه عامل مرگ برادرش بوده‏ اند ) در اوكى كورال مى‏ كشد...

زنی زیبا و متبکر در لوئیزیانا به دلیل غرور بیش از حد خود نامزدش را از دست می دهد اما با خود عهد می بندد که او را دوباره بدست آورد و...

قتل بی رحمانه تعدادی زن که به نظر تصادفی می آید, ساکنان شهر بوستون را دچار ترس و وحشت می کند.

اوایل دهه 1880 , اهالی شهر "وارلاک" بعد از فرار آخرین کلانتر خود برای مقابله با قانون شکنان تصمیم به استخدام مارشالی میگیرند. به همین خاطر آنان از "کلای بلیزیل" (هنری فاندا) که به داشتن تپانچه های با دسته طلائی مشهور است دعوت میکنند تا مارشال شهر شود.