داستان یک کاپیتان زیردریایی شجاع و وظیفه شناس که با سربازانش در تلاشند که رئیس جمهور روسیه که توسط یک ژنرال ربوده شده است را نجات دهند.

سیمون و قدیس و تمپلار (وال کیلمر)، یک دزد اجیر شده است، که آخرین کارش برای سرقت فرآیند مخفی برای همجوشی سرد، او را با خائنی که قصد سرنگونی دولت روسیه را دارد، و همچنین زنی که راز آن را نگه می دارد، در تقابل قرار می دهد.

در مواجهه با پتانسیل نابودی کامل اسرائیل، نخست وزیر گلدا مایر باید از شانس های بزرگ، کابینه شکاک و روابط پیچیده با هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه ایالات متحده عبور کند، زیرا جان میلیون ها نفر در طول 19 روز پرتنش جنگ یوم کیپور در خطر است...

داستان فیلم که در سال ۱۹۴۰ به وقوع می‌پیوندد ، داستان یک منشی سابق و یک فیلمنامه‌نویس را روایت می‌کند که قصد دارند برای توسعه‌ی یکی از جاذبه‌های در حال رشد کشورشان ، از هیچ تلاشی دریغ نکنند. اما مشکلاتی برایشان پیش می‌آید که همه چیز را تغییر می‌دهد و…

داستان زندگی واقعی ماریا آلتمن. وی یکی از نجات یافتگان حادثه ای بود که برای بازپس گرفتن نقاشی معروف « ادل بلوک بائر » وارد دعوای حقوقی شد.

داستانی درام و واقعی در خصوص کشف حقایق پنهان انفجار شاتل فضایی چلنجر در سال 1986.

دو پاپ داریم و تنها یکی از آنها به واتیکان راه پیدا خواهد کرد؛ جنگی مقدس در راه ‌است.

داستان این فیلم درمورد مربیگری در یک تیم لیگ برتری فوتبال انگلستان به نام لیدز یونایتد است. برایان مربی این تیم شده است. او به یک بازی کاملا مردانه معتقد است اما روش قبلی تیم او ارائه ی یک بازی کثیف و ناجوانمردانه است. حالا او چگونه باید این مشکل را حل کند...

آدام جونز سرآشپزیست که در رستورانش در شهر پاریس مشغول به کار است، اما به دلیل مصرف مواد مخدر و رفتار پرخاشگرانه ای که دارد، رستورانش را از دست می دهد. وی سپس به لندن باز می گردد تا بتواند همه چیز را از نو بسازد.

«ویلیام تاکر» (گرانت) در محله ی ناتینگ هیل (غرب لندن) کتاب فروشی دارد. یک روز «آنا اسکات» (رابرتس)، ستاره ی امریکایی که به لندن آمده تا در فیلمی بازی کند، در حال گشت و گذار وارد مغازه ی «ویلیام» می شود و کتابی می خرد. اما ارتباط این دو که قاعدتا باید در همین جا تمام شود، ادامه پیدا می کند و پس از چندی به رابطه ای عاطفی تبدیل می شود...

«مت» (الیجا وود) که به تازگی بخاطر پیدا شدن کوکائین در وسایلش، از دانشگاه هاروارد اخراج شده، به لندن می رود تا با خواهرش و شوهر خواهرش «استیو» زندگی کند. مت با برادر کوچکتر استیو، یعنی «پیت» آشنا می شود. بعد از رفت و آمدهایی با پیت، مت می فهمد که پیت و دوستانش اوباش فوتبالی هستند...

در شب انفجار فضاپیما چلنجر در سال 1986، مهندسی می‌خواهد از پرتاب آن جلوگیری کند.