نگاهی به زندگی روزانه (یا بهتر بگوییم، شبانه) چهار خون آشام، که بیش از 100 سال با هم در استاتن آیلند زندگی کرده اند.

یک مامور سرسخت سیا خود را در دست یک دختر 9 ساله نابالغ می بیند که مخفیانه برای مراقبت از خانواده اش فرستاده شده است.

جی جی مامور کهنه کار سیا و دخترخوانده و شاگرد 14 ساله اش سوفی، زمانی که یک توطئه اتمی با هدف قرار دادن واتیکان همه چیز را به خطر می اندازد، بار دیگر برای نجات جهان دوباره با یکدیگر متحد می شوند...

گروه اسباب بازی ها میزبان یک اسباب بازی جدید به اسم فورکی میشوند و این مسئله باعث میشود که ماجراجویی های جدیدی برای شان شروع شود.

دو شوخی بیش از حد تخیلی به نام‌های جورج و هارولد، رئیس خود را هیپنوتیزم می‌کنند تا فکر کند او یک ابرقهرمان مضحک مشتاق و فوق‌العاده کم‌هوش به نام کاپیتان زیرشلواری است.

تقریباً دو سال از ویروس فاجعه‌ای که اکثریت بشریت را نابود کرده می‌گذرد و مردی تنها به‌نام فیل میلر کسی است که آرزو دارد غیر از خودش نیز کسی را پیدا کند که از تنهایی در بیاید، تا اینکه...

دارن شان نوجوان در یک نمایش عجیب با مردی مرموز آشنا می شود که معلوم می شود یک خون آشام است. پس از یک سری اتفاقات، دارن باید زندگی عادی خود را ترک کند و با Cirque du Freak راهی جاده شود و تبدیل به یک موجود شب شود.

یک غول صنعت پس از گرفتار شدن در تجارت داخلی به زندان فرستاده می شود. هنگامی که او آماده است تا خود را به عنوان آخرین معشوق آمریکا تغییر نام دهد، هرکسی را که او بدعهدی کرده است اینقدر سریع نمی بخشد و فراموش می کند.

Dipper و Mabel Pines دوقلوهای مرموز هستند. آنها برای گذراندن تابستان با عموی بزرگشان در شهر مرموز Gravity Falls در اورگان آماده می شوند. به محض ورود آنها، عموی بزرگ دیپر و میبل، گرانکل استن، از خواهر و برادرها برای اداره کلبه اسرارآمیز کمک می گیرد، تله توریستی که او مالک آن است و مشتریان بی خبر را بیش از حد هزینه می کند. اگرچه دیپر و میبل به سرعت متوجه می شوند که Mystery Shack خود یک فریب است، اما به زودی متوجه می شوند که چیزی واقعاً عجیب در شهر جدید آنها وجود دارد و با هم شروع به کشف رازهای واقعی Gravity Falls می کنند.

فرمانروای آینده به بهترین دوستان بیل و تد می گوید که باید آهنگ جدیدی بسازند تا زندگی را همانطور که ما می شناسیم نجات دهند. اما به جای نوشتن آن، تصمیم می گیرند در زمان سفر کنند تا آن را از خود بزرگترشان بدزدند. در همین حال، دختران خردسال آنها طرح موسیقی خود را طراحی می کنند تا به پدرانشان کمک کنند تا هماهنگی را در جهان ایجاد کنند.

باب بلچر، با همسر همیشه خوش بین خود لیندا(جان رابرتس) و سه فرزندش، تینا (دن مینتز)، ژنِ احمق (اوژن میرمن) و لوئیزِ باهوش (کریستن شال)، رستوران همبرگری را در شهر ساحلی اداره می کند.

داستان درباره فردی است که همیشه در رابطه عشقی خود بد شانسی می آورد و هیچگاه نمیتواند همسر دلخواهد خود را انتخاب و به او برسد. تا اینکه در یک سفر به ایتالیا در شهر رم ، یک اتفاق عجیب می افتد که منجر به تغییر زندگی او میشود ...

در قسمت دوم از انیمیشن « من نفرت انگیز » ، گرو ( با صدای استیو کارل ) که دیگر مانند گذشته خبیث نیست، تصمیم می گیرد گروهی بسازد و یک جنایتکار تازه به دوران رسیده که آرامش را از همه سلب کرده را ادب کند...

داستان در مکانی اتفاق می افتد که اسباب بازی ها پس از تعطیلات کریسمس، خود را در قلمرویی غیر معمول با گروهی از شخصیت های اکشن جدید و هیجانی میابند.

باربی و کن برای رفتن به تعطیلات هاوایی همراه با بانی در کیف مدرسه او قایم می‌شوند، غافل از اینکه بانی قرار نیست برای مسافرت کیف مدرسه‌اش را همراه خود ببرد...