دکتر گریگوری هاوس پزشکی نابغه و مردم‌گریز است که سرپرست یک تیم تشخیص پزشکی در بیمارستان پرینستون پلینزبورو در نیوجرسی می‌باشد. هر قسمت معمولاً حول مسئلهٔ تشخیص مریضی یک بیمار می‌گذرد.هاوس معمولاً پرونده‌هایی را قبول می‌کنند که پزشکان دیگر از تشخیص بیماری‌شان ناتوان بوده‌اند؛ همچنین هاوس از قبول پرونده‌هایی که از نظرش جالب نیستند خودداری می‌کند. خط داستانی سریال بیش‌تر حول نظریه‌های غیرمعمول پزشکی او و واکنش دیگر پزشکان به این مسئله می‌گردد.

چهار روزنامه‌نگار زن که هر حرکت رژه نامزدهای ریاست‌جمهوری ناقص را دنبال می‌کنند، دوستی، عشق و رسوایی پیدا می‌کنند که می‌تواند نه تنها ریاست‌جمهوری بلکه کل دموکراسی ما را در این راه از بین ببرد.

یک وکیل سرسخت پرونده ای را درگیر می کند که شامل دو شرکت است که مسئول تشخیص سرطان خون چند کودک به دلیل آلوده بودن منبع آب شهر هستند و به خطر ورشکستگی شرکت و حرفه خود می پردازد.

بازگویی داستان زندگی دومینو هاروی. دختر بازیگر لارنس هاروی از حرفه خود به عنوان یک مدل فورد دور شد تا به یک شکارچی فضل تبدیل شود.

در پی تهاجم بیگانگان، یک خانواده برای ماندن در کنار هم با جهانی جدید مبارزه می کنند.

یک نگهبان در حالی که با دختر خردسالش از کاخ سفید بازدید می کند، برای نجات او وارد عمل می شود تا فرزندش را نجات دهد و از رئیس جمهور در برابر یک گروه شبه نظامی محافظت کند.

تعقیب وسواس‌آمیز یک عکاس برای سوژه‌های تاریک، او را به مسیر یک قاتل زنجیره‌ای سوق می‌دهد که مسافران آخر شب را تعقیب می‌کند و در نهایت آنها را به وحشتناک‌ترین راه‌ها می‌کشد.

نقاشی به نام «فین» (هوک) رابطه ی نزدیکی با «استلا» (پالترو) دارد. تا این که «استلا» ناپدید می شود و «فین» دل شکسته، از فرط افسردگی هفت سال از نقاشی کردن دست می کشد. پس از مدتی «فین» به نیویورک می رود و تصمیم می گیرد ظرف ده هفته تابلوهایی را برای نمایشگاهی خلق کند. در همین حال دوباره «استلا» را می بیند که اکنون با مردی ثروتمندی به نام «والتر» (آزاریا) زندگی می کند...

«لایتینگ مک کوئین» به همراه دوستش «میتر» برای شرکت در مسابقات جهانی پا به آن سوی اقیانوس ها می گذارد. اما زمانی که میتر درگیر ماجراجویی های خودش می شود، مسیر رسیدن به قهرمانی برای مک کوئین ناهموار می شود.

«تریپ» ، مرد سی و پنج ساله ای است که هنوز با پدر و مادرش زندگی می کند و خیال هم ندارد آن دو را ترک کند. ترفندش هم این است که وقتی نامزد می گیرد و نامزدی اش جدی می شود، او را برای معرفی به پدر و مادرش به خانه می برد و در پی واکنش منفی آن دو، نامزدی را بهم می زند...

یک کارآگاه یک اتاق مرموز را در متل مورد بررسی قرار می دهد, این اتاق به منزله دروازه یک جهان دیگر عمل می کند.

داستان زندگی یکنواخت یک داروساز که با زنی که یکی از مشتری هایش است، آشنا می شود و اوضاع تغییر می کند.