فیلم بهارات ، درباره ی پسری هشت ساله به نام بهارات است که در اثر جدایی هند و پاکستان همراه با خانواده اش مجبور به ترک پاکستان می شود و در این بین قولی به پدر خود می دهد که

یک شاهزاده ی سخت گیر پس از اینکه چهار روز قبل از مراسم تاجگذاری اش عده ای برای نابودیش اقدام کردند ، در حال گذراندن دوران نقاهت است. اما وِی خبر ندارد که قرار است شخص دیگری را جایگزینش کنند و…

برترین جاسوس هند یعنی تایگر و عشقش زویا با دنیای تاریک اطلاعات و جاسوسی که سربازانش را از دوست داشتن دشمن منع می کند مبارزه می کنند...

چولبول پاندی وقتی برادر یک سیاستمدار بدنام را می‌کشد و او قسم می‌خورد که در زندگی‌اش ویران کند، دردسر تازه‌ای ایجاد می‌کند.

یک افسر پلیس فاسد با چالش هایی از جانب خانواده، گانگسترها و سیاستمداران خود روبرو می شود.

چولبول پاندی با دشمنی از گذشته خود روبرو می شود و داستان منشا او در حین باز شدن پلیس نترس.

دورگا سینگ (راخی) زن فقیری است که دو پسر جوان به نام های آرجون (شاهرخ خان) و کاران (سلمان خان) دارد. پدراین دو مردی ثروتمند بوده که به دست یکی از اقوامش به نام تاکور دورجان سینگ (آمریش پوری) به قتل رسیده است. ودورگا این موضوع را از فرزندانش مخفی می کرده

روابط و وفاداری یک خانواده جنایتکار که برای دزدی بزرگ بعدی خود برنامه ریزی می کند، زمانی مورد آزمایش قرار می گیرد که برخی افشاگری های تکان دهنده به آنها برخورد می کند.

هنگامی که گروهی از پرستاران هندی و پاکستانی در عراق توسط یک سازمان تروریستی گروگان گرفته می شوند، یک مامور مخفی برای نجات آنها از مخفیگاه بیرون کشیده می شود.

پس از اینکه یک دشمن با یک انتقام جویی نقشه ای شوم را طرح ریزی می کند، تایگر مأموریتی را برای محافظت از خانواده خود و پاک کردن نام خود آغاز می کند.

"کیشن" مردی مهم در دنیای مطبوعات با "کژال" زنی خانه دار که به همسر خود برای داشتن روابط مخفیانه مشکوک است، ازدواج می کند. "پوجا" همسر تاجر بزرگ بین المللی "پرم" است. "سانجانا" عاشق "سانی" عکاس وفادار "پرم" شده و با هم نامزد می شوند. اما وقتی این سه زوج با هم برخورد می کنند همه چیز پیچیده می شود...

راده یک گانگستر بی رحم است که هر کسی را به خاطر پول می کشد. او جذب جانوی، دختری از طبقه متوسط ​​می شود که کار او را تایید نمی کند و می خواهد او تغییر کند.

یک جاسوس هندی رهبر گروهی از مزدوران را که نقشه‌های شومی برای هدف قرار دادن میهن خود دارند، می‌گیرد.

داستان در مورد تنها پسر خانواده ای هندی است، که حرفه ی اصلی اش کمک کردن به مردان برای رسیدن به زن دلخواه شان می باشد

برادر بزرگتر خانواده ای از ازدواج امتناع می ورزد زیرا معتقد است ممکن است در اثر ازدواج او ناهماهنگی ایجاد شود. برادران او، که قبلاً شریک زندگی خود را پیدا کرده اند، گرد هم می آیند تا برای او همسر مناسبی پیدا کنند.