هفت سال پس از آن که زمین تبدیل به یک کره ی یخ زده و بایر شده است، بازماندگان انسان ها در یک قطار ساکن شده اند که هرگز متوقف نشده و کره ی زمین را دور می زند.

در شهر خیالی ایرانی "شهر بد" جایی که در آن تنهایی و مرگ موج می زند، خوناشامی تنها و غمگین زندگی می کند که مردم شهر را مخفیانه زیر نطر دارد...

یک دختر نوجوان و پدرش به یک ماه بیگانه دورافتاده سفر می کنند و قصد دارند آن را ثروتمند کنند. آنها قراردادی را برای برداشت یک ذخایر بزرگ از جواهرات گریزان پنهان شده در اعماق جنگل سمی ماه منعقد کرده اند. اما دیگرانی هستند که در بیابان پرسه می زنند و کار به سرعت به یک مبارزه برای زنده ماندن تبدیل می شود. دختر مجبور می شود که نه تنها با دیگر ساکنان بی رحم جنگل، بلکه با قضاوت طمع آمیز پدرش مبارزه کند، متوجه می شود که باید مسیر خود را برای فرار بسازد.

دو زوج در یک مکان بکر در کنار اقیانوس خانه ای را اجاره می کنند. آنها به زودی متوجه میشوند که میزبان خانه اجاره ای به ظاهر عالی آنها ممکن است از آنها جاسوسی کند. خیلی زود، آنچه باید یک سفر تعطیلات آخر هفته باشد، به چیزی بسیار شوم تبدیل می شود.

یک بازرس خصوصی ناخواسته در لاتاری گرین کارت برنده می شود و به آمریکا نقل مکان می کند تا رویای خود را دنبال کند و فقط خود را درگیر توطئه ای برای شروع جنگ جهانی بعدی می بیند.

منی، جول و جوناه از کودکی گذر کرده و در مقابل عشق ناپایدار پدر و مادرشان می‌ایستند. هنگامیه منی وجول شبیه پدرشان می‌شوند ...

داستان روزنامه نگاری که پوشش خبری خود در زمان جنگ در افغانستان را بازگو می کند.

یک زن جوان پس از اینکه از یک تصادف ، جان سالم به در میبرد، متوجه می شود که میتواند با زمان ارتباط برقرار کند و . . .