داستان فیلم یک دوره ۲۴ ساعته در اوایل سال ۲۰۰۸ که بحران مالی امریکا را فرا گرفته بود را روایت میکند که در آن افراد کلیدی یک بانک سرمایه گذاری با یک وضعیت اضطرای مالی مواجه میشند و در عین حال هر حرکتی از آن ها پیامد های شخصی و اخلاقی ای را در پی دارد.

مارگوت و پسرش کلود تصمیم می‌گیرند تا با خواهرش پائولین ملاقات کنند، پس از اینکه او اعلام کرد با مالکوم نه‌چندان تاثیرگذار ازدواج می‌کند.

موضوع فیلم درباره یک نوجوان مذهبی است که پس از آنکه مرتکب گناهی می شود، سعی در تلاش برای سرکوب خواسته هایش است.

«هالی کندی» زنی زیبا و باهوش است که با تنها عشق زندگی اش، یک مرد ایرلندی احساساتی، شوخ طبع و بی پروا بنام «جری» ازدواج کرده است. جری بیمار میشود و سرنوشت آن دو را از هم جدا می کند. بعد از غم از دست دادن جری، تنها کسی که می تواند هالی را دلداری دهد، همان کسی است که دیگر پیشش نیست. جری بهتر از هرکسی هالی را می شناخته است، از این رو تصمیم گرفته قبل از مرگش نامه هایی برای هالی بنویسد. نامه هایی که نه تنها او را در تحمل این غم یاری می کنند، بلکه باعث می شوند خودش را دوباره پیدا کند.