«اندی استیتزر» که در یک مغازه فروش لوازم الکترونیکی کار می کند، زندگی آرامی دارد. همکارانش او را دوست دارند، از این رو وقتی باخبر می شوند که اندی در چهل سالگی هنوز باکره است، دست به کار می شوند تا موقعیتی فراهم کنند تا مشکل اندی را حل کنند. اندی که در جوانی به دلیل تجربیات ناگواری که ازبرخورد با جنس مخالف داشته، این نوع رابطه را به بوته فراموشی سپرده است. اما وقتی با «تریش»، زنی چهل ساله که درنزدیکی فروشگاه آنها یک مغازه تجارت اینترنتی دارد، آشنا می شود تصمیم می گیرد تا در این زمینه تجاربی کسب کند.

پنج سال از زمان حمله LEGO DUPLO به شهر می‌گذرد و همه چیز رو به راه و عالی است تا اینکه، ...

دو دوست قدیمی بنام «زک» و «میری»، برای حل مشکلات مالی شان تصمیم می گیرند یک فیلم پ-رنو بسازند. اما در جریان آماده کردن این فیلم، پی می برند که حسی فراتر از آنچه قبلا فکر می کردند،‌ به یکدیگر دارند...

یک " لگوی " کوچک و معمولی به گمان اینکه می تواند یک قهرمان باشد به عضویت گروهی در می آید که قصد دارند به جنگ یک " لگوی " ظالم بروند اما...

پس از اینکه کنتیس میان مردم به عنوان نماد “زاغ مقلد” شناخته شد، با همراهی تمامی منطقه ۱۳ بر علیه کاپیتول مستبد و رئیس جمهور اسنو شورش می کند ...

بعد از نابودی منطقه ی دوازده و فرار کتنیس و دوستانش از دست کاپیتول، آن ها به منطقه ی سیزده می روند که در زیر زمین جای گرفته شده. جنگ و شورش در منطقه های دیگر بر علیه کاپیتول بالا گرفته و تنها امید و سمبل مردم کتنیس است که به عنوان ماکینجی (مرغ مقلد) باید زنده بماند.

پیروزی «کتنیس اوردین» و «پیتا ملارک» در دوره هفتاد و چهارم مسابقات عطش؛ به جرقه ای برای شورش مردم در مناطق مختلف «پانم» تبدیل می شود, و اکنون کاپیتول به دنبال شکار کتنیس و پیتا است...

در آینده ی دور حاکمی ستمگر به نام کاپیتول، همه ساله از میان ۱۲ منطقه ای که بر آنها حکمرانی می کند، پسر و دختری را بر می گزیند تا در یک رقابت خشن با رقبایی از مناطق دیگر مبارزه کنند. یا این حال «کتنیس اوردین» داوطلب میشود تا به جای خواهر کوچکترش که از منطقه آن‌ها برگزیده شده، به مبارزه برود.

یک زن متاهل با حاملگی ناخواسته در زمانی در آمریکا زندگی می کند که نمی تواند سقط قانونی انجام دهد و با گروهی از زنان حومه شهر برای یافتن کمک همکاری می کند.

در سال 1960، رهبر گروه "پسران ساحل " با بیماری روان پریشی خود مبارزه می کند تا بتواند شاهکاری در دنیای پاپ خلق کند. در نهایت در سال 1980 او کاملاً از نظر روحی روانی شکسته شده و تحت نظارت 24 ساعته قرار می گیرد.

دهه ی 1970. «وینس پاپاله» (والبرگ)، مردی سی ساله که زندگی حرفه ای و خصوصی اش در سراشیب سقوط قرار گرفته و هرازگاه نیز نوشگاه محلی را می گرداند، ستاره تیم فوتبال امریکایی «عقاب های فیلادلفیا» می شود...

چارلز که با فروش ماشین به ثروت انبوهی دست یافته پس از کشته شدن پسرش در یک تصادف و جدایی همسرش از او ، همه شور و نشاط زندگی اش را از دست می دهد . او پس از ازدواج مجدد علاقه اش را به اتومبیل از دست داده و به اسبهای مسابقه علاقمند می شد . در این دوره زمانی ( دهه 1930 ) مسابقات اسبدوانی در امریکا در کانون توجه مردم قرار دارد . چارلز یک تعلیم دهنده اسب به اسم تام را استخدام می کند و تام نیز به اسبی به اسم سیبیکوئیت علاقمند می شود که همه سوارکاران خود را بازنده کرده است در حالیکه از نژادی اصیل است . تام معتقد است که او می تواند در مسابقات پیروز شود و ...

این فیلم داستان پلیسی به نام نیک کاسیدی (سام ورتینگتون) را روایت می کند که گرفتار توطئه شده و به همین جهت روانه زندان می شود. اما زندان جایی نیست که نیک بتواند در آنجا دوام بیاورد و هرجور که شده باید بی گناهی خود را اثبات کند به خاطر همین به بالای ایوان هتلی در منهتن می رود...

«سم»‍ که یک تاجر است، بعد از مرگ پدرش برای شرکت در مراسم تشییع جنازه به شهر مادری اش می رود. او بعد از مدتی اقامت در آنجا می فهمد که خواهری دارد که هیچ موقع از وجودش اطلاع نداشته است...

داستان یک گزارشگر تلویزیونی که آرزو دارد که بتواند گزارشگر اصلی شبکه باشد اما شب قبل از مصاحبه سرنوشت سازش، با یک غریبه آشنا می‌شود و صبح روز بعد خود را جنوب شهر لس آنجلس بدون پول، کارت اعتباری و تلفن می‌یابد. این در حالیست که ۸ ساعت بیشتر فرصت برای انجام مصاحبه باقی نمانده.