یک نگهبان در یک شرکت خودروهای زرهی در جنوب ایالات متحده یکی از بزرگترین سرقت های بانکی در تاریخ آمریکا را سازماندهی می کند. بر اساس سرقت لومیس فارگو در اکتبر 1997.

دیوید مارکس، یک پسر املاک، مظنون به قتل همسرش کیتی است که در سال 1982 ناپدید شد.

داستان سوسیسی که تلاش می کند تا حقیقت وجود خود را کشف کند.

داستان دوقلوهایی جدا از هم که یک روز بطور اتفاقی پس از سالها با هم رسیده و تلاش می کنند رابطه خود را بهبود بخشند.

با پشت سر گذاشتن دهه 1970، ران بورگاندی، خبرخوان سابق سن دیگو با رتبه برتر، بازگشت تا اولین کانال خبری بیست و چهار ساعته نیویورک سیتی را طوفانی کند.

در نیویورک،‌ یک سوء تفاهم باعث می شود عصر رمانتیک یک زن و شوهر به چیزی خطرناک‌تر و هیجان انگیزتر از حد تصورشان تبدیل شود.

در تابستان ۱۹۸۷ نوجوانی که به تازگی دوران دبیرستان را تمام کرده، جهت پس انداز برای دانشگاه، شروع به کار در یک شهر بازی می کند و در آنجا ماجراهای جدیدی برای او اتفاق می افتد.

مادری عاشق ناگزیر می شود تا دوباره شور و اشتیاق بدیع خود را پس از سالها فدا کردن خود برای خانواده اش زنده کند. اعتقاد قلبی راسخ او، ماجرایی حماسی را در سر راهش قرار می دهد که به ناگاه مسیر زندگی او را عوض کرده و او را به بازیابی موفقیت آمیزش رهنمون می شود.

والتر مسئول بخش تصاویر یک نشریه است. وی فردی کمرو و ترسو است که به تازگی نگاتیوی را گم کرده و این موضوع باعث باز شدن پای او به اتفاقاتی می شود که...

گرو که به همراه سه دخترش، زندگی جدیدی را با لوسی آغاز کرده، قصد دارد تا تمام شرارت های پیشین خود را کنار بگذارد و به زندگی اش بطور عادی ادامه دهد. همه چی به خوبی پش می رود تا اینکه سر و کله برادر دوقلواش که سال ها پیش او را گم کرده است پیدا می شود و زندگی بدور از شرارت گرو را به چالش می کشد. گرو مجبور می شود به رقابت و مقابله با او بپردازد و همین باعث می شود که دوباره سراغ شرارت های سابق خود برود ...

یک دزد حرفه‌ای برای عملی شدن طرح بزرگش از سه دختر بچه یتیم، بعنوان طعمه استفاده می کند. اما بعد از مدتی می فهمد که عمیقا به آن‌ها وابسته شده و آن‌ها باعث تحول زندگی‌اش شده‌اند.

در قسمت دوم از انیمیشن « من نفرت انگیز » ، گرو ( با صدای استیو کارل ) که دیگر مانند گذشته خبیث نیست، تصمیم می گیرد گروهی بسازد و یک جنایتکار تازه به دوران رسیده که آرامش را از همه سلب کرده را ادب کند...

یک هنرمند نوجوان که در دهه 1970 در سان فرانسیسکو زندگی می کند، با دوست پسر مادرش وارد رابطه می شود.

«بلیس» دخترک خجالتی و گوشه گیری است که یک روز با گروهی از دختران دیگر آشنا می شود که در یک تیم اسکیت سواری نمایشی شرکت می کنند و مسابقه می دهند. او کم کم احساس می کند از اینکه همیشه و هیچ وقت در زندگی اش کار خاصی نکرده است خسته شده و اکنون میخواهد به گروه آنها بپیوندد تا در مسابقات شرکت کند...

پس از آنکه ارواح و شیاطین به نیویورک و سایر شهر های ایالات متحده حمله کردند، کشور در آشوب و هرج و مرج به سر می برد و دولت نیز توان رویارویی با این ارواح را ندارد. در همین حین وقتی که همه امیدشان را از دست داده اند، محقق ماوراء الطبیعه به نام ابی یاتس، یک فیزیکدان، مهندس انرژی هسته ای و یک کارگر مترو با یکدیگر متحد می شوند تا بتوانند با دستگاه های روح گیر، نیویورک را از شر این ارواح سرگردان نجات دهند ولی…