افراد خانواده “کوپر” قرار است شب عید کنار هم جمع شوند. مادر خانواده “شارلوت” سعی در پیوند دادن دوباره خانواده در کنار هم را دارد. در این بین اتفاقات غیر منتظره ای تا شروع سال جدید و همزمان با کریسمس برای تک تک آنها رخ می دهد و …

در ادامه مسیر اسطوره ای و معنوی پل آتریدس ، او در حالی که به دنبال انتقام از توطئه‌گرانی است که خانواده‌اش را نابود کرده‌اند، با چانی و فرمن‌ها متحد می‌شود. در این مسیر او با یک انتخاب دشوار بین عشق زندگی خود و سرنوشت جهان مواجه می شود، پل سعی دارد به هرقیمتی که شده از آینده ی وحشتناکی که فقط او توانایی پیش بینی آن را دارد، جلوگیری کند.

ویلی ونکا جوان و فقیر با رویاهای باز کردن مغازه ای در شهری که به شکلات هایش معروف است، متوجه می شود که این صنعت توسط کارتلی از شکلات سازان حریص اداره می شود.

در ماه مارس جو در حالی که به داستان مورد علاقه خواهران مارچ و چهار زن جوان که هر کدام تصمیم گرفتند زندگی کنند و زندگی

در حالی که قحطی و گرسنگی به کره ی زمین چیره شده، گروهی از ستاره شناسان تصمیم میگیرند تا با استفاده از یک کرم‌چاله‌ ی فضایی که به تازگی کشف شده، محدودیت های سفر انسان به دور ترین نقاط فضا را از بین ببرند.

اقتباسی از رمان علمی-تخیلی فرانک هربرت درباره پسر یک خاندان سلطنتی که محافظت از ارزشمندترین دارایی و حیاتی‌ترین عنصر کهکشان، به او سپرده شده است.

زوجی جوان برای آخرهفته‌ای به نیویورک می‌آیند. جایی که آنها با هوایی بد و ماجراهای خوب و بدی مواجه می‌شوند.

گروهی از فضانوردان در تلاشند تا به ساکنان زمین اطلاع دهند که یک شهاب سنگ بزرگ کره ی زمین را طی شش ماه آینده نابود خواهد کرد.

اینترنت، فناوری و تکنولوژی امروزه زندگی خانواده ها و جامعه را بطور کامل دستخوش تغییراتی کرده است. این فیلم داستان گروهی از خانواده ها و تاثیرات این پیشرفت ها بر آنان می باشد.

مارن سالی که "در جستجوی پدری که هرگز ملاقات نکرده است ، به یک سفر می رود تا بفهمد چرا اصرار به کشتن مردمی را دارد که او را دوست دارند."

داستان معلمی که یک گروه از دانش آموزان را برای رقابتی به چالش می کشد.

داستان یک افسر ارتش که وظیفه‌ی اسکورت کردن یک سرخ‌پوست برای بازگشتن به سرزمینش از قلمروی خطرناک در سال ۱۸۹۲ را بر عهده می‌گیرد.

ماجراهای یک جوان 17 ساله در اوایل سال 2000 که در شمال کالیفرنیا زندگی می کند.

داستان بالغ شدن پسری که تابستان خود را در یک اردوگاه به اسم کیپ کود گذرانده بود.

جباری، هنرمند جوان و جذابی ست که در آستانه موفقیت بزرگی قرار دارد .او با همسایه جدیدش میدو آشنا می شود ؛ آیا در زندگی جباری عشق مجالی برای ظهور می یابد؟؟