چرا نباید فرنچایز Guardians of the Galaxy بدون جیمز گان ادامه یابد؟
طی سالیان اخیر و با گسترش هرچه بیشتر جهان سینمایی مارول، مخاطبین بیشماری از سرتاسر جهان نسبت به شخصیتهای حاضر در گروه دوست داشتنی محافظین کهکشان علاقهمند شدند و در مدیومهای مختلف دیگری نظیر بازیهای ویدیویی یا کمیکها، داستانهای مرتبط با این گروه را دنبال میکردند. اما امسال و با انتشار فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 3 مشخص شد جیمز گان (James Gunn)، سازنده هر سه فیلم این مجموعه دیگر قرار نیست با مارول مشارکت داشته باشد و از آنجا که این فیلمساز برجسته قرارداد به خصوصی را به منظور ایجاد یک فرنچایز سینمایی کاملا جدید با دیسی به ثبت رسانده، میدانیم که احتمال بازگشت او به جهان مارول صفر است. به همین منظور، پیش از انتشار فیلم سوم سری محافظین کهکشان اکثریت مخاطبین از به اتمام رسیدن این مجموعه ناراحت بودند و برخی از آنها عقیده داشتند که مارول میبایست بدون حضور کارگردان مذکور، ساخت فیلمهای بعدی این فرنچایز را ادامه دهد. با این وجود، بسیاری از طرفداران MCU و منتقدین معتقدند که فرنچایز Guardians of the Galaxy بدون جیمز گان، هیچگاه نمیتواند به موفقیتهای پیشین دست یابد و از این رو مارول نباید تصمیم مشابهی را اتخاد کند. بدون شک دیدگاههای خلاقانه جیمز گان دلیل اصلی میزان موفقیت فعلی این فرنچایز بوده و شاید اگر شخص دیگری ساخت فیلمهای مذکور را برعهده میداشت، هیچگاه نمیتوانست اعضا این گروه را به جایگاه فعلیشان در میان مخاطبین برساند. با در نظر داشتن تمامی نکات مطرح شده تصمیم گرفتیم تا در این مطلب به بررسی این موضوع که چرا نباید فیلمهای دیگری از این مجموعه بدون حضور جیمز گان ساخته شود، بپردازیم.
ساختار کلی فرنچایز Guardians of the Galaxy
در صورتیکه فیلمهای فرنچایز Guardians of the Galaxy را مشاهده کرده باشید، قطعا متوجه نبوغ جیمز گان در بهرهمندی و به کارگیری از حداکثر پتانسیل هریک از شخصیتهای حاضر در این فیلمها شدهاید. اعضا اصلی گروه محافظین کهکشان دارای خصوصیات رفتاری عجیب و غریبی هستند و خب، مشخصا این بزرگترین مزیت و ویژگی آنها در قیاس با سایر کرکترهای مارول محسوب میشود. هنگامیکه اعضا این گروه در موقعیتهای به خصوص بسیار جدی و خطرناک قرار میگیرند، همواره مکالماتشان دارای درون مایه طنز و کمدی است و هیچگاه نمیتوان آنها را در شرایط مشابهی با سایر شخصیتها مشاهده کرد. هنگامیکه فیلم اول این سری در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، این پروژه به خوبی توانست جهت کلی آثار مارول را تغییر دهد تا همه چیز صرفا وابسته به سیاره زمین نباشد. این موضوع در دو فیلم دیگر این مجموعه نیز به خوبی رعایت شد. به همین منظور انتظار میرود که اگر مارول به سراغ فیلم دیگری از سری محافظین کهکشان برود، نبود ایدهها و دیدگاههای جیمز گان سبب بهمخوردن تعادل کلی شرایط اعضا این گروه و قرارگیری آنها در موقعیتهایی میشود که قطعا برای طرفداران رضایت بخش نخواهد بود.
به همین خاطر، اکثریت طرفداران عقیده دارند که مارول در بازه زمانی فعلی نباید هیچگونه تغییری را در ساختار کلی این فرنچایز و داستانهای مرتبط با شخصیتهای آن ایجاد کند تا هریک از اعضا Guardians of the Galaxy، همچنان تصویرگر خود واقعیشان باشند. بهترین نمونه برای این مورد، حضور اعضا گروه نام برده در کنار سایر شخصیتهای مارول طی آثاری همچون فیلمهای Avengers است. در این دسته از آثار، مخاطبین تحت هیچ شرایطی نمیتوانند نسخه همیشگی این شخصیتها را مشاهده کنند و همه چیز برای آنها به گونه دیگری رقم میخورد. البته نباید این مورد را فراموش کرد که مارول همچنان در پروژههای آیندهاش همانند سایر فیلمهای انتقام جویان از این شخصیتها استفاده میکند و صرفا میتوان امید داشت که به کارگیری این شخصیتها به شیوه کاملا بهتری رقم بخورد!
چرا حضور محافظین کهکشان در سایر آثار MCU نتیجه بخش نبود؟
با قطعیت میتوان گفت که نقطه قوت اصلی فرنچایز سینمایی مارول، پیوستگی و ارتباط عمیق موجود میان آثار مختلف آن است. این موضوع به فیلمسازان این اجازه را میدهد تا کراس اورها و داستانهای مشترک به خصوصی را در میان شخصیتهای متفاوت روایت کنند. اما در این بین برخی از شخصیتهایی که در کنار یکدیگر قرار میگیرند، از دیدگاه مخاطبین همکاریشان درنهایت به خلق یک تجربه دلچسب ختم نشده و حضورشان در یک اثر مشترک را تصمیمی کاملا غلط میدانند. این مسئله به وضوح در مورد تمامی آثاری که اعضا گروه Guardians of the Galaxy در کنار سایر شخصیتهای مارول حضور یافتهاند، احساس میشود. درواقع در جریان هریک از این آثار مشترک، آنطور که انتظار میرود به اعضا این گروه بها داده نشده و تمرکز اصلی داستان همچنان روی شخصیتهای دیگری قرار دارد. بهترین نمونه برای این موضوع، فیلم Avengers: Infinity War محسوب میشود.
در جریان این اثر شخصیت استار لرد با بازی کریس پرت (Chris Prat) صرفا بخاطر سوگ مرگ معشوقهاش مرتکب بزرگترین اشتباهی که یک ابرقهرمان میتواند بشود، شد و به Thanos اجازه داد تا هدفش را تحقق ببخشد. اشتباه استارلرد در کنار عدم مشارکت اعضا گروه محافظین کهکشان با شخصیتهایی نظیر آیرون من در برنامه ریزی و طراحی نقشهای مناسب برای شکست دادن دشمن مشترکشان، همگی سبب شدند تا اعضا این گروه صرفا یک جلوه احمقانه داشته باشند و به آن چیزی که لایقش هستند، نرسند. درواقع عوامل مارول صرفا قصد داشتند تا بیشتر از جوانب کمدیگونه مرتبط با این شخصیتها استفاده کنند و توجه چندان زیادی را به قدرتها و تواناییهای هریک از آنها نداشتند.
هر سه فیلم منتشر شده از مجموعه Guardians of the Galaxy شامل موسیقی متن فوق العاده، جلوههای بصری خیره کننده و رنگارنگ در کنار ماجراجوییهای سرگرم کننده و جذاب پیرامون تمامی شخصیتهای اصلی داستان است. طبق اعلام عوامل تولید این آثار به خصوص بازیگران حاضر، آنها هیچگاه نمیتوانستند بدون حضور جیمز گان به تجربه مشابهی با آنچه که در پروسه تولید این فیلمها پشت سر گذاشتهاند، دست یابند. کریس پرت ستاره اصلی این فرنچایز همچنین اخیرا عنوان North Star را به کارگردان مذکور اختصاص داده و به عقیده این بازیگر، جیمز گان دلیل اصلی موفقیت این سری سینمایی بوده است. به همین خاطر، این انتظار وجود دارد که کمپانیهای مارول و دیزنی هیچگاه به سراغ ساخت آثار مستقل دیگری از این فرنچایز نروند تا میراث جیمز گان بدون آسیب و لطقمه باقی بماند. البته با توجه به چگونگی پایان بندی فیلم سوم، این مورد تا حدودی بعید به نظر میرسد و صرفا باید برای برنامههای آینده مارول منتظر ماند.
دیدگاه ها