معرفی بهترین فیلمها با موضوع تنهایی و انزوا
تنهایی و انزوا یک احساس رایج و اجتناب ناپذیر است که در طول عمر هریک از انسانها و در اثر ایجاد هرگونه تغییر به خصوص در شرایط کلی زندگیشان پیش خواهد آمد. عوامل متعدد و گوناگونی میتوانند سبب پدید آمدن این حس شوند و بسته به نوع اتفاق رخ داده، میزان اثرگذاری یا دوام آن بیشک متفاوت خواهد بود. مشخصا تجربه چنین حسی میان تمامی انسانها مشترک است و کمتر شخصی را میتوان یافت که تجربه شخصی آن را انکار کند. با این حال، خوشبختانه برای تمامی ما دوستداران سینما، هنر هفتم تبدیل به یک ابزار درمانی برای کسب آرامش و رهایی تقریبی از حس تنهایی است. در طول تاریخ، آثار متعددی به موضوعاتی نظیر تنهایی و انزوا بشریت پرداختهاند؛ از تنها ماندن در یک سیاره دور گرفته تا احساس عدم تعلق کردن به جمعیت حاضر درون یک مهمانی. به همین منظور تصمیم گرفتیم تا در این مطلب شما را با برخی از بهترین آثار توسعه یافته با محوریت حسهای مطرح شده آشنا کنیم تا درصورتیکه در حال تجربه احساس مشابهی هستید، بتوانید درک بهتری را از شرایط و راه خروج از وضعیت فعلی را پیدا کنید.
فیلم The Last Black Man in San Fransisco – محصول سال ۲۰۱۹
جویی تالبوت (Joe Talbot) با ساخت فیلم The Last Black Man in San Fransisco موفق شد تا یکی از تامل برانگیزترین و درگیر کنندهترین آثار توسعه یافته در سال ۲۰۱۹ را به مخاطبین هدیه دهد. این اثر به سه برهه زمانی کاملا متفاوت از زندگی جیمی فیلز (Jimmie Fails)، هنرمند مطرح آمریکایی با نقش آفرینی خود او میپردازد. جیمی همواره در طول زندگیاش در تلاش بود تا با تکامل زندگی شهری و تغییراتی که روزانه درون آن شکل میگیرد، همسو شود. اما باگذشت زمان او به تدریج بیش از همیشه احساس میکرد که دیگر به جامعه مدرن تعلق ندارد و همین موضوع سبب شد تا زندگیاش را در انزوا پیش بگیرد. این موضوع درنهایت به ضعیف یا قطع شدن ارتباطش با خانواده یا دوستان قدیمیاش ختم میشود و پروتاگونیست داستان درنهایت وارد انزوا کامل میشود. جاناتان میجرز (Jonathan Majors) و دنی گلاور (Danny Glover) دیگر بازیگران این اثر هستند.
فیلم The Martian – محصول سال ۲۰۱۵
فیلم The Martian به کارگردانی ریدلی اسکات (Ridley Scott) و نقش آفرینی مت دیمن (Matt Damon) را میتوان یک نماد برجسته برای تنهایی در سینما دانست. داستان این اثر روایتگر فضانوردی است که تمامی اعضا گروهش زندگیشان را از دست دادهاند و حال به تنهایی درون سیاره مریخ گیر افتاده است. او تمام تلاشش را به کار میگیرد تا ضمن ایجاد شرایط مناسب برای ادامه حیات، به نوعی با زمین ارتباط برقرار کند. این فیلم به خوبی اهمیت حفظ و عدم از دست دادن امید در زندگی و در اوج احساساتی نظیر انزوا را به تصویر میکشد و به مخاطبش اهمیت جنگیدن برای بهبود شرایط را میآموزد.
فیلم Moon – محصول سال ۲۰۰۹
یکی دیگر از عناوین علمی تخیلی حاضر در این مطلب، فیلم Moon با هنرنمای سم راکول (Sam Rockwell) محسوب میشود. راکول ایفاگر نقش یک فضانورد است که راهی ماموریتی طولانی مدت در فضا شده است. فیلم در روزهای پایانی ماموریت او و هنگامیکه با یک بحران جدی روحی- روانی مواجه شده، روایت میشود. در جریان این اثر دانکن جونز (Duncan Jones) به خوبی توانسته حس سرد تنها ماندن در فضا را شبیه سازی کند و در نقطه مقابل، تاکید ویژهای را روی غلبه بر رنجهای عاطفی در زمان انزوا و کسب شجاعت لازم برای خروج از این نوع شرایط داشته باشد.
فیلم The Lighthouse – محصول سال ۲۰۱۹
ساخته اخیر رابرت اگرز (Robert Eggers) تحت عنوان The Lighthouse و با نقش آفرینی ویلم دافو (Willem Dafoe) و رابرت پتینسون (Robert Pattinson) روایتگر زندگی دو نگهبان فانوس دریایی قرار گرفته درون یک جزیره کوچک و دورافتاده است. باگذشت و با در نظر داشتن شرایط کاری و زندگی شخصیشان، شخصیتهای اصلی فیلم درگیر یک جنون میشوند. تمرکز اصلی داستان فیلم، روی مباحثی نظیر پیامدهای گوشهگیر شدن و اجتناب از همراهی با سایرین قرار دارد و انتشار فیلم در قالب یک اثر سیاه و سفید بیش از هرچیزی سطح اثر گذاری المانهای مختلف آن را ارتقا بخشیده است.
فیلم Blade Runner 2049 – محصول سال ۲۰۱۷
فیلم Blade Runner 2049 به کارگردانی دنی ویلنوو (Dennis Villeneuve) از هرنظر خیره کننده است. این اثر دارای جلوههای بصری بسیار جذابی است، اما آنچه که این اثر را احتمالا تا ابد در ذهن مخاطبین زنده نگه میدارد، اتمسفر غمآلود و تاریک آن خواهد بود. رایان گاسلینگ (Ryan Gosling) ایفاگر نقش یک مامور پلیس لس آنجلس در آیندهای نه چندان دور است که برحسب اتفاق به یک راز فراموش شده دست پیدا میکند. این راز میتواند جامعه دیستوپیاییشان را وارد یک هرج و مرج بیپایان کند و کشف آن، به خودی خود یک نوع انزوا و تنهایی را برای پروتاگونیست داستان به همراه میآورد. از طرفی حضور شخصیت برجسته و جوی با هنرنمای آنا د آرماس (Ana de Armas) که درواقع یک نوع هوش مصنوعی به شمار میرود، به خودی خود روی خلق یک تصویر دقیق از حس تنهایی و عواقب مهم آن در زندگی تاثیر داشته است.
فیلم Chungking Express – محصول سال ۱۹۹۴
بیشک برجستهترین اثر ساخته شده توسط وانگ کار- وای (Wong Kar-Wai)، فیلم Chungking Express محسوب میشود. داستان این عنوان حول زندگی دو پلیس دلشکسته با بازی تونی لانگ (Tony Lung) و تاکشی کانشیرو (Takeshi Kaneshiro) جریان دارد که به صورت همزمان عاشق دو زن متفاوت میشوند. اگرچه که احتمالا این فیلم سبب جاری شدن اشک از چشمان مخاطبینش نمیشود، همچنان در انتقال پیامی تاثیر گذار در زمینه تلخیها و شیرینیهای حس اجتناب ناپذیر تنهایی موفق است. بهترین ویژگی این اثر را میتوان چگونگی به تصویر کشیدن تجربه حس تنهایی در میان انبوهی از مردم معرفی کرد!
فیلم Persona – محصول سال ۱۹۶۶
اتفاقات فیلم مبهم و مرموز Persona محصول سال ۱۹۶۶ حول پرستاری به نام آلما با بازی بیبی اندرسون (Bibi Andersson) جریان دارد. آلما وظیفه دارد تا از یک بازیگر مطرح که توانایی صحبت کردن ندارد، مراقبت کند. اما طولی نمیکشد که متوجه ادغام شخصیتهایشان با یکدیگر میشود. از این ساخته اینگار برگمن (Ingmar Bergman) به عنوان یکی از بهترین آثار کل تاریخ سینما یاد میشود و در کنار کارگردانی استادانه آن و نقش آفرینی فراموش نشدنی بازیگران حاضر، فیلم Persona پیام کاملا واضحی را پیرامون تنهایی، انزوا یا حتی ایجاد یک نوع دوگانگی در هویت اشخاص به همراه دارد.
فیلم Her – محصول سال ۲۰۱۳
اسپایک جونز (Spike Jonze) با خلق فیلم Her موفق شد تا رابطه و دیدگاه کاملا متفاوتی را از چگونگی ارتباط انسان با هوش مصنوعی برای مخاطبین تصویرسازی کند. در این عنوان پرطرفدار و محبوب، واکین فینیکس (Joaquin Phoenix) ایفاگر نقش تئودور است. تئودور به تازگی از همسرش جدا شده و در ادامه رابطه عجیب و عمیقی میان او و دستیار مجازی بسیار پیشرفتهاش با صداپیشگی اسکارلت جوهانسون (Scarlett Johansson) شکل میگیرد. خط داستانی نسبتا نامتعارف و چگونگی طراحی صحنهها و رنگ پردازی فیلم همراه با روایت علمی – تخیلی و عاشقانه فیلم از همان سکانسهای ابتدایی میتواند هرمخاطبی را به خود جذب کند. با این وجود، آنچه که فیلم Her را به یک نمونه ارزشمند برای موضوع این مطلب تبدیل میکند، روایت پیچیده و هشدار بسیار جدی آن به بشریت در زمینه استفاده از فناوریهای پیشرفته در زمان مواجهه با سختیهای متفاوت و هنگام تجربه حس تنهایی است. درواقع فیلم به مخاطبش هشدار میدهد که این نوع فناوریها میتوانند به راحتی انسان را از جامعه بشری دور کرده و تنهاییاش را بیش از همیشه افزایش ببخشد.
فیلم Taxi Driver – محصول سال ۱۹۷۶
یکی از همکاریهای فراموش نشدنی مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese) و رابرت دنیرو (Robert De Niro)، بیشک فیلم Taxi Driver به شمار میرود. پل شریدر (Paul Schrader) فیلمنامه این اثر ماندگار را به رشته تحریر درآورده و داستان آن حول یک کهنه سرباز با ذهنی ناپایدار جریان دارد که به عنوان یک راننده تاکسی شبانه در شهر نیویورک شروع به کار میکند. با شروع کار به عنوان راننده، تراویس به مرور زمان سلامت عقلانیاش را از دست میدهد و در قیاس با گذشته، از واقعیت دورتر و دورتر میشود. از این فیلم میتوان به عنوان منبع الهامی برای فیلم Joker محصول سال ۲۰۱۹ یاد کرد و همانند ساخته تاد فیلیپس (Todd Philips)، در به تصویر کشیدن عواقب ناشی از تنهایی و انزوا کاملا موفق ظاهر میشود.
فیلم Lost in Translation – محصول سال ۲۰۰۳
از فیلم Lost in Translation به عنوان بهترین ساخته سوفیا کاپولا (Sofia Coppola) یاد میشود. در این اثر، اسکارلت جوهانسون و بیل موری (Bill Murray) ایفاگر نقش دو شخصیت کاملا غریبه در شهر توکیو هستند. یکی از آنها بازیگری است که با یک بحران جدی مواجه شده و دیگری درون یک ازدواج ناموفق گیر افتاده است. اساس کلی اتفاقات فیلم توجه مخاطب را به حس تنهایی و نتایج حاصل از آن درون یک سرزمین و اجتماع بیگانه جلب میکند. فیلم به خوبی نیاز انسانها به درک شدن حتی توسط یک غریبه را به تصویر میکشد و در تمامی لحظات، حس همزاد پنداری و تامل در زمینه اتفاقات مختلف را در مخاطبش بیدار میکند.
دیدگاه ها