Cameron Crowe

لوید دوبلر دانش آموز سال آخر دبیرستان، هیچ چیز نمی خواهد، جز اینکه با دختر زیبا و باهوشی بنام دیان کورت بیرون برود. دیان قرار است بزودی شهر را ترک کند، و لوید باید با وجود مانعی همچون پدر حساس دیان، دل دختر را بدست بیاورد.

یک پیمانکار مشهور نظامی به محل بزرگ‌ترین پیروزی‌های شغلی‌اش باز می‌گردد و در حالی که به طور غیرمنتظره‌ای عاشق نگهبان نیروی هوایی که به او اختصاص داده شده بود، با عشقی دیرینه ارتباط برقرار می‌کند.

«درو بیلر» (بلوم) که هم کارش را از دست داده و هم محبوبه اش (بیل) را و تصمیم به خودکشی گرفته، ناگهان باخبر می شود پدرش درگذشته و باید به شهر زادگاهش، الیزابت تاون در کنتاکی، برگردد...

جری مگوایر مدیر برنامه‌ی بازیکنان ورزشی است و همیشه به دنبال یافتن کارها و موکلانی پر سود است اما دوستانش همیشه به او حسادت میکنند تا اینکه...

به یک پسر نوجوان دبیرستانی فرصتی داده شده تا برای مجله «رولینگ استون» در مورد یک گروه راک، مقاله‌ای بنویسد، آن هم در حالی که قرار است به همراه این گروه راک به یک سفر برای اجرای کنسرت جدیدشان برود.

دنیا به کام «دیوید ایمز» است . او همه چیز دارد : مالکیت یک موسسه انتشاراتی، ثروت فراوان، زیبایی، یک خانه خارق العاده در منهتن و یک دوست دختر جذاب به نام «جولی» (کامرون دیاز). روزی او با دختری به نام «سوفیا» آشنا می شود و معنای واقعی عشق را درک می کند.

«بنجامین می» (مت دیمون) که به تازگی از کار خود استعفا داده، تصمیم می گیرد تا یک مزرعه بخرد اما زمانی که به مزرعه می رود متوجه می شود که انجا یک باغ وحش تقریبا متروکه با ۲۰۰ حیوان گوناگون است...