Miguel Arteta

تیم لیپ وقتی به سدار رپیدز، آیووا فرستاده می‌شود تا شرکتش را در یک کنوانسیون بیمه سالانه نمایندگی کند، نمی‌داند، جایی که به زودی خود را تحت "راهنمایی" سه کهنه سرباز می‌بیند.

روز اسکندر با گیرکردن آدامس در موهایش آغاز می شود و به دنبال آن مصیبت های بیشتری رخ می دهد. با این حال، او از خانواده‌اش همدردی کمی پیدا می‌کند و شروع می‌کند به این فکر که آیا اتفاقات بد فقط برای او رخ می‌دهد، مادر، پدر، برادر و خواهرش - که همگی خود را در روز وحشتناک، وحشتناک، نه خوب و نه خیلی بد زندگی می‌کنند.

دو دوست صمیمی، میا و مل، شرکت لوازم آرایشی خود را اداره می کنند، تجارتی که آنها از ابتدا به سختی ساخته اند.با روی میز قرار گرفتن پیشنهاد خریدی وسوسه انگیز که از سوی یکی از بزرگان صنعت است.شرکت لوازم آرایشی آنها اکنون در شرفت خطر است، زیرا این پیشنهاد دوستی مادام العمر میا و مل را مورد سنجش قرار می دهد.

داستان فیلم شور جوانی داستان پسر نوجوانی است بنام نیک (مایکل سرا) که پدر و مادرش جدا شده اند و او به همراه مادرش و دوست پسر او به یک کانکس در یک پارک برای زندگی نقل مکان می کنند، او از این شرایط زیاد راضی نیست ، اما با دیدن دختر زیبای همسایه شان در یک نگاه عاشق می شود و با شور و اشتیاق نوجوانیش گمان می کند راهی برای پایان تجرد و غلبه بر تنهایی های خود یافته است. همه انقلابها نیاز به یک رهبر دارند ، این جمله تبلیقاتی این فیلم است

"بیتریز" (سلما هایک) یک معالج و درمانگر متخصص است که پس از خراب شدن ماشین اش، دعوتنامه ای از سوی یکی از مشتریان ثروتمندش جهت حضور در یک مهمانی شام دریافت میکند. "بیتریز" پس از شرکت در آن ضیافت با مهمانانی عجیب که تفکراتی جالب دارند روبرو می شود و...

زن مغازه دار جوان و متاهلی رابطه ای را با یک پسر جوان آغاز می کند که فکر می کند «هولدن کالفیلد» ( شخصیتی خیالی و چهره اصلی داستان ناتور دشت اثر مشهور جی دی سالینجر است ) است...

داستان فیلم از آن جایی شروع می‌شود که آلیسون و کارلوس، تصمیم می‌گیرند که به عنوان هدیه، به مدت یک روز تمام خواسته‌های فرزنداشان را برآورده کنند و به او "نه" نگویند. بدین ترتیب این کودکان به مدت ۲۴ ساعت، اختیار دارند تا تمام خواسته‌هایش را بیان کنند.