ترسناک

در شیکاگو. «هنری» (روکر)، پس از چند سال زندان به جرم قتل مادر خیابان گردش در سن چهارده سالگی، آزاد می شود. در ظاهر کاری به عنوان نابودکننده ی حشرات می یابد؛ اما در عین حال به کشتن افراد ناشناس، به خصوص زنان، با استفاده از ابزار مختلف، مثل چاقو، اسلحه، طناب و حتی دستانش، و بدون داشتن انگیزه ای مشخص، ادامه می دهد.

یک خانواده امریکایی به دام گروهی از انسان‌های روانی می افتند، انسان‌هایی که در بیابان و به دور از تمدن زندگی می کنند.

داستان فیلم تقریبا یک دهه پس از تصرف زمین توسط یک نیروی فرازمینی در یکی از محله‌های شیکاگو رخ می‎دهد. فیلم ایالت اسیر زندگی هر دو طرف منازعه را مکاشفه می‌کند ، یعنی سازشگران و مخالفان و…

مدیر مدرسه‏ اى به نام « كریستینا » ( كلوزو ) كه مورد آزار و تحقیر شوهرش، « میشل » (موریس) است، با ترغیب یكى از معلم ‏هاى مدرسه به نام « نیكول » ( سینیوره ) كه محبوبه‏ ى « میشل » بوده و حالا ادعا میكند او طردش كرده تصمیم به قتل « میشل » می‏گیرد.

ماجرای پدر و پسری که در پزشکی قانونی کار می کنند. روزی آنها با جسد مرموزی روبه رو میشوند که هیچ نشانی از علت مرگ او نمایان نیست.

یک قاتل زنجیره ای قربانی جدیدی را در تعطیلات آخر هفته می آورد تا جسد دیگری را به تعداد روزافزون خود اضافه کند.

داستان معلمی که پس از اینکه دو راننده بی رحم باعث کابوس خود و خانواده اش شدند، مجبور می شود با یک عمل وحشیانه از خجالت آنها درآید و...

سزار با بازی «لوییز توسار»، نگهبان ساختمانی است که باور دارد توانایی خوشحال بودن را به صورت مادرزاد ندارد ،در نتیجه، فکر می‌کند که هدف زندگی‌اش سخت کردن زندگی تمام افراد دور و برش است. اکثر ساکنان ساختمان به غیر از «کلارا» با بازی «مارتا اتورا»، به راحتی تحت تاثیر او قرار می‌گیرند. بنابراین «سزار» از تمام توانایی خود برای اینکه «کلارا» را دچار فروپاشی روانی کند استفاده می‌کند. زمانی که سر و کله دوست پسر «کلارا»، «مارکوس» با بازی «آلبرتو سن جوان» پیدا می‌شود مسائل پیچیده می‌شوند.

در یک دنیای وارونه انسان های مرموزی زندگی می کنند که قدرت های مرگباری دارند.

چند دوست، به قصد سرقت از یک مرد ثروتمند و نابینا وارد خانه او میشوند. غافل از اینکه این ورود، بازگشتی به همراه نخواهد داشت.

فیلم Texas Chainsaw Massacre اقتباسی از نسخه اصلی کشتار اره ای زنجیره ای تگزاس است. پس از 50 سال بعد یک گروه جوان بطور تصادفی به منطقه ای دور افتاده میروند و در آنجا صورت چرمی منتظر آن هاست....

تعطیلات تابستان است و چند دوست صمیمی به نام آملی ، بینتو و مورجانا در کنار نوجوانان محله در حال زیستنند. شب هنگام، آنها سرگرم می شوند و داستان های غازها و افسانه های شهری را به اشتراک می گذارند.

نیکا و خانواده اش گرفتار نفرین شده اند؛ بعضی از اعضای خانواده اش مرده اند خود او نیز دیوانه شده و در تیمارستان به سر می برد. در همین حین، عروسک قاتل با کمک همسر سابقش امتیازاتی برای حل و فصل با دشمنان قدیمی خود دارد. چاکی قصد انتقام دارد و سایه شوم مرگ بر سر نیکا و اعضای خانواده افتاده است...

یک مادر به عنوان کادوی روز تولد به پسرش یک عروسک هدیه می‌دهد, بدون آنکه از ماهیت شیطانی آن آگاه باشد.

سال ها از زمان فیلم «بازی بچگانه ۲» که چاکی، عروسکی با روح و صدای یک قاتل روانی، ظاهراً در آتش سوزی در کارخانه عروسک سازی نابود شد، می گذرد. اکنون سازنده چاکی در حال بازسازی همان خط اسباب بازی ها با مواد قدیمی و هنوز خالی از سکنه است. این امر چاکی را زنده می کند، کسی که به دنبال اندی، صاحب سابقش، که اکنون در مدرسه نظامی می رود. چاکی در حالی که اندی سعی می‌کند جلوی عروسک قاتل و روح درون آن را بگیرد، راه خود را از میان رشته‌ای از قتل‌های عجیب می‌گذراند.

دو سال پس از اینکه قاتل زنجیره ای چارلز لی ری روح خود را در یک عروسک «چاکی» قرار داد، یک شرکت اسباب بازی تلاش می کند تا عروسک را دوباره بسازد و ری را به این روند بازگرداند. عروسک تسخیر شده، که قصد دارد بدن انسان را بگیرد، به سمت مالک سابقش اندی که اکنون در پرورشگاهی زندگی می‌کند می رود،خواهر خوانده اندی،کایل،سعی می کند از او محافظت کند، اما والدین خوانده او معتقدند اندی فقط یک بچه مشکل دار است. و مسیر قتل چاکی ادامه دارد...

به دنبال انتقام، عروسک قاتل چاکی به خانواده یک زن، خواهرش و خواهرزاده جوانش نفوذ کرده و آنها را به وحشت می اندازد.نیکا که پس از مرگ مرموز مادرش،گمان می کند عروسک مو قرمز خواهرزاده اش که مهمان آن ها شده، حرف می زند و دلیل هرج و مرج های اخیر می باشد…

داستان فیلم «فرزند چاکی» به زمانی برمیگردد که جنتل گلن آدمک یک بطن‌باز، فرزند عروسک شیطانی چاکی و عروس عروسکش است که هر دو اکنون مرده‌اند. وقتی گلن یتیم می شنود که فیلمی درباره والدینش ساخته می شود، به هالیوود می رود و آنها را زنده می کند تا بیشتر آنها را بشناسد. زمانی که چاکی و معشوقش دست به کشتار جدیدی می زنند، او وحشت زده می شود و چاکی نیز به همان اندازه وحشت می کند که پسرش ذائقه شرارت را ندارد.