ترسناک

بازیکنانی که یک بازی اینترنتی به نام "دنیای جهنمی" را بازی می کنند به یک مهمانی در عمارتی دور افتاده دعوت می شوند.میزبان مراسم تصمیم دارد به آنها حقیقت پشت پرده این بازی را نشان دهد...

پس از تصادف اتومبیل، یک دلال سهام مبهم از فراموشی رنج می برد. این او را در یک برزخ مبهم از رابطه جنسی و قتل قرار می دهد. اما - مانند یک سفر از پیش تعیین شده - ترور بدون اشتباه طعمه را می گیرد و سرنخ های مشخص شده را تا پای هد دنبال می کند.

در قرن بیست و دوم، دانشمندی تلاش می‌کند تا اشتباهی را که جدش ایجاد کرده اصلاح کند: جعبه پازلی که دروازه‌های جهنم را باز می‌کند و پین‌هد و لژیون‌های سنوبیت او را آزاد می‌کند.

یک گزارشگر تحقیقی باید پین هد تازه آزاد شده و لژیونش را به جهنم بازگرداند.

زنی جسد برادر شوهرش را که به تازگی زنده شده و تا حدی شکل گرفته است را کشف می کند. او شروع به کشتن برای او می کند تا بدنش را احیا کند تا بتواند از موجودات شیطانی که پس از فرار از دنیای زیرین سادیستی آنها را تعقیب می کنند فرار کند.

یک نوجوان فراری در یک پژوهشی که بر روی عمل خوابیدن انجام می شود،شرکت می کند. این پژوهش تبدیل به یک فرود کابوس وار به اعماق ذهن او و بررسی ترسناک قدرت رویاها می شود.

یک مادر مجرد ملخ ها را به عنوان منبع غذایی پر پروتئین پرورش می دهد، رفته رفته تولید و پرورش ملخ ها با مشکل مواجه می شود تا زمانی که متوجه می شود که چشیدن طعم خون باعث رشد ملخ ها می شود و ...

در یک شهر کوچک، قتل های وحشیانه شروع به آفت جامعه نزدیک می کند. مارتی کازلاو، یک پسر فلج، متقاعد شده است که قتل‌ها کار یک گرگینه است.

خانواده‌ای که خانه‌شان توسط نیروهای شیطانی تسخیر شده است، باید برای نجات کوچک‌ترین دخترشان، گرد هم آیند.

هیل با ظاهر و رفتار عجیب خود توی چشم می زند. او به همراه مادر، خاله و مادربزرگ افسرده ی خود در خانه ای تاریخی در نِوسیر زندگی می کند...

یک دختر در خانه خانواده اش توسط یک روح شیطانی تسخیر شده است. چندین اتفاق بد در اطراف خانه او و اعضای خانواده اش رخ می دهد. یک شخصیت قدیمی برمی خیزد و سعی می کند خانواده را از سرنوشت محکوم به فنا نجات دهد.

داستان خانواده بیلماز که با توجه به مشکلات مالی به خانه مادربزرگ خود میروند. اما خانه او تنها یک خانه قدیمی نیست، بلکه آرامگاه شوهر مرحومش نیز می باشد...

داستان سه نوزاد شیرخوار که با حادثه ایی وحشتناک از هم جدا می شوند، اما حال با گذشت سالها مجددا گرد هم می آیند.

اوزنور زن جوان و زیبایی است. او از دوران کودکی با کودرت که پسر عمویش است، عشق عاشقانه ای داشته است. کودرت اما با زنی به نام نساء ازدواج کرده و بسیار خوشحال است. اوزنور که حسود است، از جادوی سیاه وحشتناک استفاده می کند تا این را تغییر دهد تا او و کودرت با هم باشند. با این حال، او برای شری که این طلسم رها می کند آماده نیست.

عدنان و هیکران با خوشحالی ازدواج کردند، اما وقتی پسرشان در نتیجه یک تصادف مرموز می میرد، آدانان از همسرش دور می شود. هیکران شروع به بررسی گذشته خود می کند تا ببیند چگونه می تواند به مرگ پسرش مرتبط شود.

یک کارآگاه پلیس مشکوک پس از اینکه به او محول می شود تحقیقات قتل علیه یک دیوانه که فقط به عنوان "مهندس" شناخته می شود، درگیر دنیای عجیبی از قتل، سادیسم و جنون می شود.

در روستایی دختری هست که برای نماز مغرب پدرش از مسجد خداحافظی می کند.

مایکل موربیوس متخصص بیوشیمی است. او به یک بیماری خونی نادر مبتلاست و سعی بر درمان خود دارد اما به طور اتفاقی خود را به یک نوع بیماری خون آشامی آلوده می کند.