عاشقانه

امیل آپارات‌چی خجالتی و رائول مخترع پرهیجان در پی به دام انداختن هیولایی هستند که شهروندان را به وحشت انداخته است. لوسیل ستاره مهربان کاباره و یک دانشمند عجیب و غریب و میمون عصبانی او در این ماموریت آن‌ها را همراهی می‌کنند و ...

تصادف "ویوین" و رویان را مجبور می کند که یک دقیقه در همان لحظه متوقف شوند و زندگی خود را پس بگیرند و سرانجام زندگی در حال حاضر را شروع کنند که شاید هیجان انگیزتر از هر برنامه از پیش تعیین شده باشد...

داستان این فیلم در مورد شخصیت آدام است، آدام فردی است خوش تیپ ، مهربان و جوان که متاسفانه از یک بیماری لاعلاج رنج می برد ، با این حال او نا خواسته به دختری به نام بث که در همسایگی آنهاست علاقه مند می شود. بث انسانی خوش فکر ، نویسنده و زیباست که قبلا یک رابطه شکست خورده و آسیب دیده را با جوانی مانند آدام تجربه کرده است...

هیدئو (ایتسوجی ایتائو) مردی میانسال است که دوستان زیادی ندارد اما او با همراه خود نوزومی (بائی دو نا) که هر شب برای شام و بعد از آن در رختخواب با او ست تنهایی را از خود دور می کند. اما نوزومی در واقع یک عروسک عاشقانه بادی است که نمی تواند خودش صحبت کند یا به تنهایی حرکت کند. تا یک روز صبح وقتی بیدار می شود متوجه می شود قلب، جسم و روح یک انسان را دارد. نوزومی با دنیای خارج از آپارتمان آشنا نیست او به طور آزمایشی یاد می‌گیرد که...

جین، زنی که به زودی ازدواج می کند، با دوست خیالی خود مایکل که به شکل انسانی بازمی گردد، ملاقات می کند. به زودی، جین با جذب مایکل به احساسات خود نسبت به نامزدش شک می کند.

بر اساس رمان عاشقانه ای به همین نام در سال 2014، این فیلم داستان زندگی عشقی دو جوان را دنبال می کند.

«مگی» (رابرتس) که بارها تا مرز ازدواج پیش رفته، «عروس فراری» لقب گرفته است. یک خبرنگار (گیر) که مأمور شده تا سرگذشت «مگی» را بنویسد، در پی یافتن او به شهر محل اقامت «مگی» در مریلند می رود. «مگی» هر چه بیش تر با این خبرنگار سمج مراوداتش را ادامه می دهد، نظرش در مورد نامزد تازه اش (ملونی) بیش تر عوض می شود...

فیلم سال کبیسه داستان یک زن جوان بنام آنا (امی آدامز ) است که طبق یک برنامه ریزی دقیق بر پایه یک سنت دیرینه ایرلندی که به خانم ها اجازه میدهد در روز ۲۹ فوریه به عشق خود پیشنهاد ازدواج دهند قصد دارد در روز ۲۹ فوریه از معشوقه خود تقاضای ازدواج کند اما همه چیز دست به دست هم داد تا این اتفاق به شکل دیگری بیفتد...

در آینده‌ای نه‌چندان دور، شرکت بزرگ فناوری، پگاسوس، برای زوج‌ها این فرصت را مهیا می‌کند تا از طریق رحم مصنوعی جدا شدنی یا پاد بتوانند بچه‌دار شوند. اینجاست که سفر ریچل و الوی به‌سوی پدر و مادر شدن شروع می‌شود.

گوردن به دو دخترش، اِمی و کیم می گوید که در حال جدا شدن از مادرشان می باشد. گوردن سعی می کند به دو دختر کوچکش این موضوع را تفهیم کند که جدایی اش از مادر بچه ها به این دلیل هست که تک همسری معنی ندارد و آدمها باید در ارتباطاتتشان آزاد باشند و به یک نفر بسنده نکنند!

یک مرد سهام کنترل کننده یک شرکت رسانه ای را به ارث می برد و شروع به تجارت به روش خود می کند.

یک شاعر بنام «دن» (هیت لجر) عاشق یک دانشجوی هنر میشود، دختری بنام «کندی»‌ (کرنیش) که به شیوه زندگی دن و همینطور علاقه اش به هرویین، گرویده شده است.

داستان درباره نوجوانی است که برای پیدا کردن عشق واقعی به اهریمنی زشت تبدیل می‌شود...

موکوتو دختری نوجوانی است که پی به قدرت خارق العاده خود می برد. او می تواند به گذشته سفر کند و اتفاقات گذشته را تغییر دهد. او در ابتدا از این قدرت برای لذت بردن از زندگی و تفریح استفاده می کند. اما پس از مدتی متوجه می شود که این قدرت به علت دیگری در اختیار او گذاشته شده است ...

این فیلم داستان هلن (الی کمپر) را روایت می کند که پس از طلاق اخیرش،در یک دوره بقا در طبیعت ثبت نام می کند، تا بتواند از نظر روحی خودش را بازیابی کند و ...

شش داستان مختلف که هر کدام با جنبه‌های مختلفی از زندگی در غرب وحشی را به تصویر می کشند.

در نیویورک،‌ یک سوء تفاهم باعث می شود عصر رمانتیک یک زن و شوهر به چیزی خطرناک‌تر و هیجان انگیزتر از حد تصورشان تبدیل شود.

وقتی یک رئیس سابق دانشگاه با یک زن جوان مرموز که در گذشته تاریک و پیچیده اش است، مجبور می شود با واقعیت تکان دهنده ای در مورد زندگی خود روبرو شود که پنجاه سال مخفی نگه داشته.