عاشقانه

دونا، هتلدار مستقل در جزایر یونان، با کمک دو دوست قدیمی خود را برای عروسی دخترش آماده می کند. در همین حال سوفی، عروس با روحیه، نقشه ای دارد. او مخفیانه از سه مرد از گذشته مادرش دعوت می کند تا بتواند با پدر واقعی اش ملاقات کند و او را در روز بزرگش در راهرو همراهی کند.

بل دختر زیبایی ست که پدرش اسیر دستان دیو شده, او به دیو پیشنهاد می کند در ازای زندانی شدن خود پدرش آزاد شود غافل از اینکه...

«لوسی» (بولاک) که در بلیت فروشی قطار شهری کار می کند، در آرزوی ازدواج با «پیتر» (گالاگر)،یکی از مسافران است. روزی «پیتر» به داخل ریل های قطار می افتد و «لوسی» او را نجات می دهد. اما «پیتر» بر اثر شدت ضربه به حال اغما می رود. خیلی زود همه او را نامزد «پیتر» می پندارند و «لوسی» نیز ابتدا سعی می کند واقعیت را بگوید اما بعدتر از بازی در نقش نامزد «پیتر» لذت هم می برد...

روایت کشف بزرگترین آرزو در میان آرزوها...

جک ( مارک داپلس ) مرد جوانی است که به دلیل مرگ برادرش از یک سال پیش تاکنون در افسردگی شدید به سر می برد. در این اوضاع، آیریس ( امیلی بلانت ) دوست صمیمی جک و نامزد سابق برادرش، از او درخواست می کند تا برای بهبود شرایط زندگی اش مدتی به کلبه دور افتاده و خالی از سکنه متعلق به پدرش برود تا در آنجا بتواند زندگی خود را بازیابد. جک پیشنهاد آیریس را می پذیرد و عازم کلبه مذکور می شود اما به محض رسیدن به کلبه متوجه می شود که خواهرِ آیریس به نام هانا ( رزماری دویت ) هم به تازگی به این کلبه نقل مکان کرده است...

زن مغازه دار جوان و متاهلی رابطه ای را با یک پسر جوان آغاز می کند که فکر می کند «هولدن کالفیلد» ( شخصیتی خیالی و چهره اصلی داستان ناتور دشت اثر مشهور جی دی سالینجر است ) است...

زن و مردی که بچه هایشان را برای ثبت نام و دیدن دانشگاه آورده اند عاشق هم می شوند...

هنگامی که به رکس، یک راننده تاکسی قدیمی گفته می شود که تا چند وقت دیگر بیشتر زنده نیست، او راهیِ سفری ماجراجویانه به سمت داروین می شود تا با این وضعیت سخت کنار بیاید.

فیلم "عقاب در برابر کوسه" درباره زندگی دو فرد ساده و اجتماعی است و اینکه چگونه آنها از طریق انجام کارهای عجیبی از جمله تلافی کردن زورگویی‌های قلدرهای دوران مدرسه، خوردن ساندویچ و بازی‌های ویدیویی در پی پیدا کردن عشق هستند...

داستان دختری که عاشق یک مرد تمام و کمال میشود. اما آن مرد یک نقص دارد: اینکه او آدمکشی است که توسط کارتل های جرم و جنایت استخدام می شود.

برایتن بیچ نیویورک. «لنرد» (فینیکس) جوانی دل شکسته از رابطه ای ناموفق به نزد ناپدری مهربانش، «روبین» (ماشونوف) و همسر او، «روت» (روسلینی) بازگشته است. پدر و مادر که نگران افسردگی و تنهایی پسر هستند می کوشند تا دختر یکی از دوستان خانوادگی، «ساندرا» (شا) را با او آشنا کنند. البته «ساندرا» خیلی زود به «لنرد» علاقه مند می شود. اما..

یک طراح رقص جوان یک رقصنده معاصر و یک پیانیست مبتکر را در مورد انتظارترین نمایش جدید برادوی نیویورک انتخاب می کند.

زوجی در یک فروشگاه بزرگ اقدام به سرقت جواهرات پرخطر می کنند.

فیلم در مورد یک زن نیویورکی است که در واقع هیچ خانه ای ندارد، و برای یک شرکت رقص کار می کند، در حالی که واقعا یک رقاص نیست، با این حال سعی می کند که در رویاهایش زندگی کند...

داستان این فیلم در قرن 18 میلادی، در مورد دختر دو رگه یک ملوان آمریکایی است که توسط عموی بزرگش در انگلستان بزرگ می شود...

بندر پرل هاربر ، جنگ جهانى دوم . سرباز تازه وارد ، « رابرت ا . لى پرویت » ( كلیفت ) ، از بوكس حرفه‏اى بیزار شده است و حاضر نیست كه بار دیگر داخل رینگ برود . پس از این كه فرمانده جدید او « سروان هولمز » ( اوبر ) مى‏بیند « پرویت » به هیچ صورتى دیگر بوكس بازى نخواهد كرد به « گروهبان میلتن واردن » ( لنكستر ) دستور مى‏دهد تا با سپردن كارهاى پست او را اذیت و خوار و خفیف كند...

ملاقات و رابطه عاشقانه میان دو نفر با مشکلات ارتباطی آغاز می شود. روایت پسری که هدفون می زند و به شعرهای هایکو بهره می برد و یک دختر خجالتی که ماسک زده و فقط فیلم های آنلاین تماشا می کند.

زوجی جوان برای آخرهفته‌ای به نیویورک می‌آیند. جایی که آنها با هوایی بد و ماجراهای خوب و بدی مواجه می‌شوند.