عاشقانه

نقاشی به نام «فین» (هوک) رابطه ی نزدیکی با «استلا» (پالترو) دارد. تا این که «استلا» ناپدید می شود و «فین» دل شکسته، از فرط افسردگی هفت سال از نقاشی کردن دست می کشد. پس از مدتی «فین» به نیویورک می رود و تصمیم می گیرد ظرف ده هفته تابلوهایی را برای نمایشگاهی خلق کند. در همین حال دوباره «استلا» را می بیند که اکنون با مردی ثروتمندی به نام «والتر» (آزاریا) زندگی می کند...

جونگ‌ون که از مریضی سختی رنج می‌برید، صبح یک روز که از مجلس ترحیم یکی از دوستانش به محل کارش برمی‌گردد با دریم آشنا می‌شود و عاشقش می‌شود...

«سی.سی. بکستر» یک کارمند ساده است که در شرکت بیمه کار می‌کند. او برای بهتر شدن شرایط کاری و پیشرفت در آن، آپارتمان خود را در اختیار رؤسای بخشهای مختلف شرکت می‌گذارد تا آنها با معشوقه‌هایشان، ساعاتی را در آنجا مشغول باشند.

زن جوانی بیماری مهلک سرطان خود را پنهان می کند تا با شور و اشتیاقی که تا کنون نزیسته, باقیمانده عمرش را سپری کند.

این فیلم داستان ۸ زوج متفاوت در آستانه کریسمس در لندن و قصه مرتبط عشقشان را روایت می کند...

جشن تولد شانزده سالگی «سامانتا» آنطور که او برنامه ریزی کرده پیش نمی رود و اتفاقاتی رخ می دهد که این روز را تبدیل به بدترین روز زندگی او می کند...

داستان رابطه بین دنیس فیلمسازی با استعداد که از طرف معشوقش ترک شده و میرل زنی جوان که رابطه ای شکست خورده داشته را به تصویر می کشد

فیلم داستان غمگین دختری کوچک که در شهری در شمال زندگی می کند را روایت می کند.او محسور رموز جنوب که به نظر می رسد در شخصیت پدرش نهفته است می شود و...

«جوئل» ( کروز ) جوانی است صاف و ساده با آرزوهایی بزرگ برای آینده اش که با پدر ( پرایر ) و مادر ( کارول ) مصلحت اندیش و معقولش در حومه ی شیکاگو زندگی می کند. پدر و مادر به سفر می روند و «جوئل» شروع می کند به لذت بردن از تنهایی و آزادی اش در خانه ی شیک و خالی.

دختری انگلیسی به نام لوسی هانی چرچ طی سفری به ایتالیا با مرد جوانی به نام جرج آشنا می شود و مدت ها بعد می فهمد که با وجود تمام تلاش هایش برای پنهان کردن عواطفش واقعا دل باخته ی او شده است و…

دو پسر نابغه تصمیم می گیرند یک زن زیبا و کامل و بی نقص را بسازند، اما طولی نمی کشد که می فهمند حاصل تلاش آن ها بیشتر از آن چیزی که انتظارش را داشته اند است...

اوایل قرن بیستم. «کارن دینسن» (اسرتیپ) که از محدودیت های اجتماعی به تنگ آمده، با «بارون برور بلیکس» (براندائر) ازدواج می کند. این دو قرار است دانمار را به مقصد یک مزرعه ی دام پروری در آفریقای شرقی ترک کنند. چندی بعد در راه سفر به نایروبی و ملحق شدن به «بارون»، «کارن» با ماجراجویی انگلیسی به نام «دنیس فینچ هاتن» (ردفورد) آشنا می شود...

"مارک" و "هانس" سارقان سالخورده پاریسی به زنی آمریکایی بدهکار هستند و تنها دو هفته برای پرداخت آن زمان دارند. آنها نقشه سرقت یک سرم جدید را می کشند، اما برای اینکار به کسی با دستان سریع و ماهر نیاز دارند. .

جیمز یک معلم جدید در مدرسه ناشنوایان است.او عاشق شاگردش سارا می شود دختری که ترجیح می دهد در عوض وارد شدن به دنیا در مدرسه بماند.او در ابتدا از جیمز دوری می کند اما احساساتش برای همیشه تغییر می کنند ...

«دنی فلین» (دی لوییس)، مشت زن سی و دو ساله، پس از تحمل چهارده سال حبس به خاطر فعالیت در ارتش آزادی بخش ایرلند، از زندان آزاد می شود و پس از بازگشت به خانه به دیدن «مگی» (واتسن)، محبوبه ی سابقش می رود. او می خواهد دوباره کار مشت زنی را آغاز کند. اما اعضای ارتش آزادی بخش، با این کار مخالفت می کنند...

«جک تیلر» (کلونی) را همسر سابقش با دخترشان تنها گذاشته است. «جک» برای تهیه ی گزارش در مورد رشوه خواری در شهرداری باید تمام وقت روزانه اش را در اختیار داشته باشد. یک خانم آرشیتکت به نام «ملانی پارکر» (فایفر) هم در وضع مشابهی است، او نه تنها باید طرح یک ساختمان بزرگ چند صد میلیون دلاری را آماده کند، بلکه نباید بگذارد رئیسش بفهمد که او پسر کوچکی دارد...

«لنی» (آلن) پدری نگران است که غافل از همسرش، «آماندا» (بانم کارتر)، یک باره پس از سال ها، سرگرم تحقیق درباره ی پسربچه ای می شود که از کودکی به فرزندی خود پذیرفته است و درمی یابد که مادر واقعی پسرش، خیابان گرد ساده دلی به نام «لیندا» (سوروینو) است که خبری از سرنوشت فرزند خود ندارد...

پیرمردی 59 ساله بنام “او” یک فرد بداخلاق می باشد که چند سال پیش از سِمت ریاست انجمن مالکیت مشترک خلع شده است. زمانی که...