کمدی

دو پسر به نام‌های سیلاس و جمال تصمیم گرفتند روزی سیگاری جادویی بکشند که در نهایت به آنها کمک می‌کند تا در آزمون ورودی کالج خود موفق شوند.

لوک و کیت همکاران یک کارخانه آبجو هستند که شب‌های خود را با مشروبات الکلی و معاشقه می‌گذرانند. یک تعطیلات آخر هفته در کنار افراد مهمشان ثابت می کند که چه کسی واقعاً به هم تعلق دارد و چه کسی نیست.

در لندن، یک پرستار بچه از موسیقی استفاده می کند تا به دو کودک کمک کند تا به پدرشان نزدیک تر شوند.

پس از دهه ها دوری، پرستار جادویی باز می گردد تا به اقوام "بکس" و بچه های مایکل در دوران سخت زندگیشان یاری رساند.

«خانم توییدی» یک مرغ داری را می گرداند که اکثر ساکنانش به زندگی کوتاه و یک نواخت شان، یعنی تخم گذاشتن و سرانجام به غذای اصلی روز یکشنبه ی آدم ها تبدیل شدن، تن داده اند. اما «جینجر» به دنبال زندگی بهتری است و مدت هاست به دنبال راهی برای فرار می گردد...

یک آرایشگر جوان که به تازگی وارد یک شهر کوچک لوئیزیانا شده است، در سالن محلی کار پیدا می کند، جایی که گروه کوچکی از زنان پیوند دوستی نزدیکی با هم دارند و از او به جمع استقبال می کنند.

یک متخصص امنیتی زمانی که او و تیم منحصربه‌فردش وظیفه بازیابی یک آیتم بسیار مهم را بر عهده دارند، به گذشته‌اش باز می‌گردد.

داستان یک جادوگر جوان و خوب که همه چیزهایی را که باید در مورد جادو می‌دانست یاد می‌گیرد تا توسط سایر جادوگران بدجنس پذیرفته شود.

جک کیتس یک بار دیگر از رجی هاموند شرور سابق کمک می گیرد - این بار برای سرنگونی مرد یخی، یک قاچاقچی بی رحم که در منطقه خلیج سانفرانسیسکو فعالیت می کند.

داستان لوله کشی به نام ماریو که به همراه برادرش لوئیجی در یک هزارتوی زیرزمینی سفر می کنند و سعی می کنند شاهزاده خانم اسیر شده را نجات دهند.

داستان فیلم شهر سیارکی در سال ۱۹۵۵ اتفاق می افتد و مجموعه ای از دانش آموزان و والدین را دنبال می کند که برای شرکت در کنوانسیون سالانه Junior Stargazer و رویدادهای بعدی به یک شهر بیابانی خیالی می روند...

دیویس (جیک جیلنهال) مرد جوانی است که به همراه پدر همسرش (کریس کوپر) در یک شرکت بزرگ فعالیت می کنند. دیویس زندگی مرفه و راحتی دارد و همسرش جولیا (هیدر لیند) را نیز بسیار دوست می دارد. اما پس از اینکه همسرش در جریان یک تصادف کشته می شود، زندگی دیویس سیاه و نابود می شود. بطوریکه او کنترلش بر زندگی را از دست می دهد تا اینکه...

پس از اینکه متوجه شدند مردم آمریکای شمالی در حال بازدید از روستاهای اسپانیایی هستند، شهروندان ویلار دل ریو شروع به آماده کردن خود برای استقبال از آنها می کنند.

زک گالیفیاناکیس و خدمه عجیب و غریبش برای تکمیل یک سری مصاحبه با افراد مشهور به یک سفر جاده ای می روند.

یک مرد بی فرزند، مجرد، شکست خورده و سنگسار تلاش می کند تا تجارت شکست خورده و زندگی عاشقانه خود را نجات دهد در حالی که برای اولین بار عاشق یک مرد متاهل می شود.

یک زوج جوان برای تعمیر یک خانه ویران تلاش می کنند.

در این فیلم رافائل کوئنارد در نقش مردی بازی می کند که یک تئاتر پاریسی را گروگان می گیرد و نمایشنامه را به کارگردانی خود بازنویسی می کند.

وقتی یک خانواده بزرگ ایرانی-آمریکایی دور هم جمع می‌شوند، راز خانوادگی فاش می‌شود که مادر و دختری را که از هم جدا شده‌اند به کاوشی در گذشته سوق می‌دهد و کشف می‌کند که بیشتر از آنچه می‌دانند شبیه هم هستند.