فانتزی

داستان مردی به نام “سی” که پس از کشته شدن در سانحه رانندگی، روحش به خانه‌اش باز می‌گردد و در شکل یک شبح نظاره گر همسرش “ام” می‌شود که سعی می‌کند به زندگی عادی‌اش برگردد. او سعی دارد مجددا با همسرش ارتباط بگیرد اما...

آنا پس از مدتی در یک بیمارستان روانی به خانه بازمی گردد، اما بهبودی او به خاطر دوست دختر جدید پدرش و دیدهای وحشتناک مادر مرده اش به خطر می افتد.

داستان زندگی مردی است که با همسر و سه فرزند خود زندگی میکند. او ناگهان یک روز که از از خواب بلند میشود و متوجه می شود که یک پیرمرد شده و اکنون در سال ۲۰۹۲ زندگی می کند. او آخرین انسانیست که دچار پیری شده و در تمام دنیا به او توجه خاصی دارند. هر چند در ابتدا به نظر میرسد او درک درستی از اطرافش ندارد اما خبرنگار جوانی به ملاقات او می آید و از او می خواهد داستان زندگی اش را تعریف کند...

پس از یک تصادف غم انگیز، مردی یک شیطان انتقام جوی به نام Pumpkinhead را در ذهن تجسم می کند تا گروهی از نوجوانان بی خبر را نابود کند.

پلیس تازه کار دنی کلت در نقش The Spirit از فراتر بازمی گردد، قهرمانی که ماموریتش مبارزه با نیروهای بد در شهر مرکزی است.

دو پسر به نام‌های سیلاس و جمال تصمیم گرفتند روزی سیگاری جادویی بکشند که در نهایت به آنها کمک می‌کند تا در آزمون ورودی کالج خود موفق شوند.

در لندن، یک پرستار بچه از موسیقی استفاده می کند تا به دو کودک کمک کند تا به پدرشان نزدیک تر شوند.

پس از دهه ها دوری، پرستار جادویی باز می گردد تا به اقوام "بکس" و بچه های مایکل در دوران سخت زندگیشان یاری رساند.

پروفیون، یک ظالم، تلاش می کند تا یک پادشاهی صلح آمیز را که توسط یک ملکه سرسخت اداره می شود، سرنگون کند.

حماسه ای باشکوه با فانتزی شرقی که جنگ های افسانه ای طولانی بین انسان ها، جاودانه ها و هیولاها را بازسازی می کند که بیش از سه هزار سال پیش رخ داده است.

یک نمایشنامه نویس شیکاگو از خود هیپنوتیزمی استفاده می کند تا در زمان سفر کند و با بازیگری که پرتره قدیمی اش در یک هتل بزرگ آویزان است ملاقات کند.

دختری که دارای قوای عقلانی و روانی است، از هر دو برای برخورد با خانواده خود استفاده می کند و معلم مهربانش را از دست مدیر سادیسمی خود رها می کند.

داستان در دهه 40 چین در شهری اتفاق می افتد که توسط گروه "آکس" اداره می شود."سینگ" کسی است که سرسختانه می خواهد عضوی از این گروه شود و...

پس از اینکه چارلی از یک تصادف اتومبیل که منجر به کشته شدن برادر کوچکترش می شود جان سالم به در می برد، به او این هدیه داده می شود که روح برادرش و دیگرانی را که از دست داده است ببیند و باید از قدرت خود برای نجات زنی که دوستش دارد از فاجعه قریب الوقوع استفاده کند.

«پیتر پارکر» با بازی «تام هالند» به دنبال وقایع «دور از خانه» به قتل «میستریو» با بازی «جیک جیلنهال» متهم است و هویت محرمانه‌اش توسط «جی. جونا جیمسون» با بازی «جی.کی. سیمونز» در روزنامه «دیلی باگل» فاش شده است. «پیتر پارکر» برای طلب یاری نزد «دکتر استرنج» با بازی «بندیکت کامبربچ» می‌رود تا بخواهد با طلسمی اجرا کند که مردم به جز نزدیکانش فراموش کنند او «مرد عنکبوتی» است و «میستریو» را از بین برده.

پسر جوانی به طور تصادفی به گروهی از کوتوله‌های سفر در زمان می‌پیوندد، زیرا آنها از عصری به عصر دیگر به دنبال گنج برای سرقت می‌پرند.

پس از تجاوز توسط یک فئودال شیطان صفت و متعاقباً تبعید شدن از روستای خود، یک دختر دهقانی با شیطان پیمان می بندد تا قدرت جادویی به دست آورد و انتقام او را بگیرد.

در قرن هجدهم، یک خون آشام از نمایش عجیب و غریب، که زمانی در آن شرکت داشت، فرار می کند و با گروهی از قاتل های خون آشام متحد می شود تا مردی را که به مادرش تجاوز کرده بود، بکشد.