داستان فیلم درباره بیمارستانی تازه تاسیس و مدرن است که در سال 1885 در جوسئون تاسیس شده است. اما مردم در آن زمان به روشهای نوین این بیمارستان اعتماد نداشته اند به همین دلیل سه نفر از اقشار مختلف به امید خدمت رسانی به مردم تمام تلاش خود را در این راه به کار می گیرند.

درک یک دستیار پرستار وفادار می باشد که تنها خوبی های همکارش را می بیند و در مقابل خسارت هایی که هنگام مراقبت از سالخودگانی که از آنها مراقبت می کنند، متحمل می شوند کشمکش و درگیری دارند

نویسندگانی که در دهه 1930 تحت سلطه ژاپن زندگی می کردند، به یک نویسنده پرفروش که در رکود به سر می برد، روی آورده و سعی در تقلید کارهای او را دارند.

گئوم بی ۸ سال داره اما از بیماری دمنتیا رنج میبره. به آهستگی حافظه اش رو از دست میده. پدرش هوی چول یه کلاهبرداره. در حالیکه از گئوم بی هم مراقبت میکنه، درباره ارزش زندگی یاد میگیره. جانگ جو یونگ هم با داستان زندگی گئوم بی و هوی چول همراه میشه.

"اوکابه رینتارو" به همراه همکاران خود در آزمایشگاه بر روی یک دستگاه مایکرو ویو که می تواند پیامها را به زمان گذشته ارسال کند کار می کنند. آنها بدون اینکه دستگیر شوند تلاش می کنند با استفاده از دستگاه سازمان شیطانی "سرن" و نقشه های آنها را متوقف سازند...

اوکابه، دانشمند دیوانه، تلاش می کند تا از شکست گذشته خود بازگردد و هوش مصنوعی جدیدی را آزمایش می کند

در برلین اواخر دهه 1920، "فرانتس بیبرکوف" از زندان آزاد شده و به خود قول می دهد راه درستی پیش گیرد، اما به سرعت در دنیای زیر زمینی تبهکاران گرفته می شوند...

شاه شیلا بعد از بیماری می میرد.یکی از صیغه های وی به نام میشیل که نفوذ زیادی در ارتش دارد وصیت شاه را تغییر داده و شخصی که به منافعش نزدیک تر است را به سلطنت می رساند.بعد از اینکه شاه جدید نمی تواند تمام خواسته های مشیل را اجرا کند ،میشیل کودتا کرده و نوه شاه را به سلطنت می رساند.این شاه که شاه جین نام دارد صاحب فرزند دوقلوی دختری می شود که به گفته کاهنان باعث نابوی نسل مردان سلطنتی می شوند.شاه ناچار دختر دوم را به بیابان می سپارد و بعد از مدتی شاه جین پیونگ که پسری ندارد تا بتواند او را به عنوان جانشین خود انتخاب کند دخترش دوکمن را به عنوان نایب السلطنه خود معرفی میکند….

یک تاجر فاسد در تلاش است تا مشکلات قانونی، خانوادگی و مالی اش را پشت سر بگذارد.

یک کارآگاه قتل متوجه می شود که او از نوادگان شکارچیانی است که با نیروهای ماوراء طبیعی مبارزه می کنند.

روایتی درام از سال ۱۸۸۹ که در لندن جریان دارد و اتفاقات بعد از قتل های “جک ریپر” را دنبال میکند. در “وایت چپل” که ناحیه ای برهم ریخته و پر هرج و مرج است ، یگان بد نام پلیس که یگان “اچ” نام دارد سعی در حفظ نظم منطقه دارد و در این میان جریانات مرموز و رازآلودی روی میدهد.

این سریال بینندگان را به مرکز مبارزه آمریکا با اعتیاد به مواد مخدر می برد و از اتاق های هیئت مدیره "پردو فارما " تا جامعه ی ویرجینیا را به تصویر می کشد.