2010

دو همکار با نامهای «چارلی واکس» ( جان تراولتا ) و «جیم ریس» ( جاناتان میرز ) در دفتر سفارت آمریکا در فرانسه در حال کار هستند، کارمند جوان جیم که توسط یک جاسوس از شکل گیری یک حمله تروریستی در پاریس با خبر شده است به دنبال متوقف کردن حمله تروریستی در شهر می باشد...

ماهیگیری به نام متئو بوید که در دریاچه ویکتوریا در حال ماهیگیری بود، زلزله کوچکی را احساس می‌کند و ناگهان کف دریاچه شکافته شده و گردابی شکل می‌گیرد. بوید در آب سقوط کرده و توسط ماهیان گوشتخوار ماقبل تاریخ به نام پیرانا تکه‌تکه می‌شود.

داستان در مورد کودک سیاه پوستی( جیدن اسمیت) است که به همراه مادرش از آمریکا به چین مهاجرت نموده است و در آنجا که مهد هنر های رزمی جهان است به مشکل بر می خورد و به صورت خودمونی تر با دیگران درگیر می شود و چون از هنر های رزمی هیچی بلند نبوده است مدام از دیگر بچه ها کتک می خورد این روال آنقدر او را اذیت می کند که تصمیم می گیرد هر جور شده به کشورش باز گردد ولی ناگهان با استاد کونگ فویی( جکی چان ) آشنا می شود که تصمیم می گیرد به او هنر های رزمی را آموزش دهد.

شوهر بسیار حسود آنا چن در می‌یابد که او دوباره رابطه‌ای را با عشق سابقش آغاز کرده است. زمانی که آن‌ها رو در رو می‌شوند دعوایی بد شکل می‌گیرد.

زنی به کلبه ای دورافتاده میان جنگل سفر می کند.او متوجه می شود که یک روح آن مکان را به تسخیر خود در آورده است.اما با سررسیدن غیر منتظره دوست پسر آن زن،روح تاریک بیشتر به زن علاقه مند می شود و...

یک دختر جوان از شهری کوچک به لس آنجلس نقل مکان میکند و جایگاهش را در یک کلاب رقص پیدا میکند. کلابی که بوسیله یک رقصنده مشهور قدیمی اداره میشود.

لیزا جورگنسون علاقه‌مند به ورزش و سافت بال است. او که از تیم ملی کنار گذاشته شده، کاملاً پریشان است. تا اینکه با متی رینولدز، توپ پرت کن تیم حرفه ای بیسبال ملی واشینگتن آشنا می‌شود. اما متی یک اغواگر خودخواه و مبالغه گر است. جورج مدیسون نیز مرحله پیچیده‌ای از زندگی را می‌گذراند. او بازرگانی متهم به اختلاس مالی است و با رفتن به زندان روبرو است. او همچنین رابطه بسیار پیچیده‌ای با پدرش چارلز دارد. در حالی که هر کدام بدترین دوره زندگی خود را تجربه می‌کنند، جورج و لیزا با هم آشنا می‌شوند.

لس آنجلس، اندی کانرز در مسابقه ای شرکت می کند که در زمینه استعداد یابی افراد نترس و بی‌باک فعالیت دارد. اندی عاشق است و نزدیک یک سال است که با لورن نامزد کرده است اما او کمتر به لورن عشق می ورزد و در تخت‌خواب نیز زیاد حرفی برای گفتن ندارد ...

زندگی دو خانواده دانمارکی در مجاورت هم و شکل گیری رفاقتی خارق العاده اما خطرناک که تنهایی، ضعف و اندوه در کمینش است.

یک زن نویسنده که در جستجوی عشق است، کتابی در مورد یافتن عشق در محیط کار می نویسد و خودش هم در یک شرکت سرمایه گذاری شروع به کار می کند...

یک نویسنده و روزنامه نگار جوان بنام «تامارا درو» ( جما آرترتون ) به زادگاهش که دهکده ای در انگلیس می باشد باز میگردد. جایی که خانه دوران کودکی اش اکنون برای فروش گذاشته شده...

زنی که از ازدواج متنفر است .اما دوست دارد مادر شود او پس از سالها انتظار تصمیم می گیرد که از طریق لقاح مصنوعی باردار شود. وی برای این کار به یکی از این مراکز مرتبط میرود اما در آنجا با مردی ملاقات میکند که ...

«جن کورنفلدت» زنی است که مرده ایده آلش، «اسپنسر» را پیدا می کند و بعد از آشنایی مختصر، آن دو با هم ازدواج می کنند. اما زندگی شاد آن‌ها تا زمانی دوام می آورد که در تولد سی سالگی اسپنسر آن‌ها می فهمند جایزه‌ای چند میلیون دلاری برای سر او تعیین شده است. قاتلانی که قصد جان او را دارند، مدت‌هاست که این زوج را تعقیب می کنند و ممکن است هرکسی باشند: دوستان، همسایه ها و ...

جین، زنی که به زودی ازدواج می کند، با دوست خیالی خود مایکل که به شکل انسانی بازمی گردد، ملاقات می کند. به زودی، جین با جذب مایکل به احساسات خود نسبت به نامزدش شک می کند.

یک ناشر پاریسی هر هفته یک مهمانی شام ترتیب می دهد و از دوستانش می خواهد که احساساتی ترین فردی را که می شناسند به مهمانی ببرند و …

قسمت سوم از سری فیلم های «رجب ایودیک». رجب بعد از مرگ مادربزرگش در انتهای فیلم قبلی، افسرده شده و دیگر زندگی خوبی ندارد. در همین اوضاع است که یکی از خویشاوندان دور رجب، که دختری دانشجو است وارد زندگی او می شود...

یک نوجوان متوجه می شود که از فرزندان خدایان یونان است و برای حل و فصل نبرد بین خدایان وارد عمل می شود.

آلیس ۱۹ ساله دوباره به سرزمین عجایب دوران کودکی خود باز می گردد و پس از دیدار با دوستان قدیمی خود اینبار راه درست را برای پایان بخشیدن به دوران وحشت بار سلطنت ملکه قرمز می یابد...